گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » مونـــږ ټـــول لیونیـــان یـــو!
مونـــږ ټـــول لیونیـــان یـــو!

مونـــږ ټـــول لیونیـــان یـــو!

در دیار هجرت یعنی پشاور پاکستان برای مریضان روحی و عصبی مهاجرین توسط سودانی ها یک کلینک در آبدره رود فعالیت داشت، من یکروز با یک همکارم که از تکلیف بیخوابی رنج میبرد و کسی برایش سفارش کرده بود که بعد از مشوره با داکتر عصاب باید دوای خواب بگیرد همرایش در این کلینیک رفته بودم. در آن کلینک یک شعبه تداوی امراض جلدی هم وجود داشت که مهاجرین را تداوی میکرد. یک نفر نرس از اتاق بخش اتاق عصاب بیرون آمد و صدا کرد که تنها مریضان عصبی در این انتظار خانه بماند و مریضان جلدی بروند بیرون، اما مراجعین کمتر شنیدند تا بالاخره نرس مجبور شد که از هر یک بپرسند که چه تکلیف دارد تا باقی مراجعین را از آن اتاق خارج کند، یکبار یک مهاجر هموطن ما  به پشتو صدا کرد که:” داکتر صیب مونږټول لیوانیان یو!”، همان همکار ما طرف من با نگاهی معنی دار نگریست و گفت:میا صاحب! من هم دیوانه هستم؟ خدا شاهد که تا نوبت این همکار ما رسید خندیدیم.به هر صورت می آیم بالای اصل موضوع،آیا براستی ما مردم افغانستان دیوانه هستیم؟         در جواب باید گفت که بلی دیوانه هستیم، من بگونه مشت نمونه خروار از چند دیوانگی ما مردم تذکر میدهم بعد قضاوت در دست شما:

۱. میلیون ها دالر در انتخابات مصرف میکنیم، بعد بالای نتیجه آن دو سال دعوا میکنیم و بین خود جور نمی آیم بعد «جان کیری جان!» می آید بین ما صلح و فیصله میکند و حکومت برای ما تعین میکند،۲. میلیون ها دالر از پول گدائی و گرویی وطن برای برگزاری لویه جرگه یکروزه مصرف میکنیم، بعد این لویه جرگه بجای یکروز شش روز طول میکشد و درختم جرگه به نتیجه هم نمی رسیم بعد از طریق نماز استخاره برای حل همان مشکل رجوع میکنیم،۳. بالای یک موضوع عادی که ممکن ریشه اقتصادی، اجتماعی و یا هم سیاسی داشته باشد هفته ها یکدیگر را درفضای مجازی بد ورد میگویم بالاخره آن موضوع را صبغه تباری و زبانی میدهیم وملیت ها را باهم درگیر میسازیم،۴. تا نخبگان ما زنده اند قدر شان را نمی دانیم، احترام شان را نمیکنم، به سایه شان سنگ میزنیم، اما وقتیکه توسط دشمنان شهید شدند یا به مرگ طبیعی فوت کردند باز همه اشک تمساح می ریزیم، افسوسی میکنیم و پیام تسلیت می نویسیم.۵: از جهت چند روپیه پول نقد و مادیات و یا هم به دستور همسایه ها پایه های برق شهر خود را انفجار داده مردم را در ظلمت و تاریکی فرو میبریم، به اشاره اجنبی ها شفاخانه، مکتب خود را تخریب میکنیم و نخبگان خود را شهید میسازیم، در مسجد، در تکیه خانه، در کورس آمادگی کانکور، در شفاخانه زایشگاه حمله میکنیم مادر را بالای میز ولادت با طفلش به شهادت میرسانیم و اسمش را جهاد و عمل اش را استشهادی میگذاریم.حال شما و خدای تان که انسانهای هوشیار همین طور میکند؟

انسان هوشیار پایه های برق خود را انفجار میدهد؟ عالم ودانشمند خود را شهید میکند؟به گفته همان هموطن ما مهاجر ما بخدا که:“مونږ ټول لیوانیان یو.!”خفه نشوید، یک درد دل سه سال قبل بود که با شما شریک ساختم.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا