وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
تا همین اواخیر خیال میکردیم این مرشدی که از کوه پایه های داعشی لغمان شریف بصورت زنده و انلائن ظهورکرده هرچه باشد گرم وسرد روزگار را چشیده است و خود که یک مغز متفکر وبه فرمائیش آن حضرت در جمع اهالی جهاد و مجاهدین من جمله طائفه ای از رهبران معزز آنها نویسنده ای بی بدیلی و سخنورممتاز و نامداری در چندین زبان اعم اززبان های فرنگی وعربی است
حق دارد مانند دیگر اذناب جهاد چند صباحی از عمر پربرکت اش را در خدمت مردم درمانده و بی بضاعت افغانستان سپری کند . تا حقی را که این مردم مظلوم بر وی ودیگر سیاسیون و درسخوانده ها دارند در یک فضای آرام وصلح آمیز به انجام رسانند . اما آخیرأ متوجه شدیم که مرغ این مرشد عزیز ما یک لِنگ دارد . بر انحضرت چنان قبولانده اند که همین مردم بی بضاعت و محروم جامعه باید صد بار شکر الله را ادا کنند که در عصر ظهور مرشد زندگی میکنند و باید به نمائندگی از تمامی فتنه گران و معاندان دین و مخالفان امام زمان که درمقابله با حضرت ولی عصر واهداف مقدس وی به تحریک فتنه گران و اجانب خود غرض کشته شده اند از وی مطالبه عفو عمومی کنند ! تا باشد که با عفومرشدانه وی ارواح شان دیگر در عذاب الهی نمانند .
تا بدینوسیله تبلیغات شوم دشمنان اسلام و جهاد که با حمل شعار های گوناگون ضد جهادی و ضد اسلامی میگویند های ما عدالت می خواهیم باید قاتلان کابلیان مظلوم را به محکمه سپرد و یاهم دست کم از مردم عذرخواهی کنند !!
خنثی و نابود گردد ما که از دیربدینسو از نظر مرشد و حواریون سینه چاک اش اهالی فتنه آباد و شیطنت آبادیم همیشه چراغ مان دردست و هرجایی که ظلم وبی عدالتی در مقابل انسان های صاحب کرامت که بر مبنای اصل ” لقد کرمنا بنی آدم ” را دیده ایم بدون هرگونه ترس وواهمه آنرا بر سر بازار آورده و افشاگری نموده ایم و تنها مصلحت برای ما و دیگر یاران گمنام ما حفظ کرامت انسان بوده که برای همه ما خط سرخ تلقی میگردد . از شما چه پنهان تا بسیار وقت از زبان مرشد و همراهان نزدیک اش اینگونه اظهارات با چنین صراحتی درباره روابط با رژیم دکتور نجیب الله نه شنیده بودیم اما آنگاه که پس از اتمام حجت مخابروی فرمانده احمدشاه مسعود مرحوم با مرشد گرانقدر حواریون حضرت مرشد از
مقر وزارت داخله افغانستان مجبور به عقب نشینی شدند وبرای اینکه این شکست خود در مقابل همرزم سابقه داراش احمدشاه مسعود شهید را توجیه شرعی نموده باشد از عبدالقدیر کریاب که سالها ریاست کمیته سیاسی حزب اسلامی را برعهده داشت و گفته میشود که در پروژه ظهور حضرت مرشد از چندین سال بدینسو نقش قابل ملاحظه ای را ایفا نموده است خواسته شد تا در یک مصاحبه مستقیم با شهادت که صحیفه مقدس مقام ولایت عظمی محسوب می شد حضـور یابد و بگوید که میان ما و آنـــها ( رژیم دکترنجیب )در بغداد به وساطت یاسر عرفات که شخصأ در مذاکرات موجود بود و از سوی دکتر نجیب یعقوبی وزیر امنیت دولتی ، محمد اسلم وطنجار وزیر دفاع ، سلیمان لائق معاون حزب وطن و نجم الدین کاویانی فرستاده شده بودند در مذاکراتی که انجام داده بودیم پیشنهاد آنها این بود بیاید ما با حزب اسلامی حکومت مشترک تشکیل دهیم و هشتاد در صد سهم حزب اسلامی باشد و بیست در صد از حزب وطن و بدین طور حکومت را تشکیل دهیم و در برابر مخالفین بصورت مشترک اقدام کنیم !!
بیان این اظهارات بدین معنا بوده که گویا ما از سوی نیروهای کمونیست مجبور به عقب نشینی شده ایم .. جالب ترین بخش این گفتگو آنجاست که آقای عبدالقدیر کریاب در پاسخ به پیشنهاد هیأت اعزامی حکومت کابل گفته است و آن اینکه : من به هیأت دکتر نجیب واضح ساختم که ما تشکیل حکومت مشترک با شما را تصور نیز کرده نه میتوانیم و هیچگاه چنین ذلتی را قبول نخواهیم کرد که برای قدرت در کنار شما در مقابل برادران مجاهد خود استاد شویم ما تنها با شما بر این مسأله حاضر به مذاکرات هستیم که چگونه قدرت را به مجاهدین ویا افراد مورد اعتماد شان انتقال یابد تا در باره شما اصل عفو عمومی رعایت گردد وقتی این گونه اظهارات ازاسم یک مقام رسمی حزب اسلامی که در تمامی مذاکرات با هیأت های رژیم دکتور نجیب الله درشهادت ارگان رسمی منسوب به مرشد منتشر گردید آقای سلیمان لایق عضوارشد حزب وطن که وی نیز شرف حضور در برخی ملاقات ها منجمله ملاقات در بغداد و طرابلس لیبیارا داشت رساله ای بنام ” آغاز بدون انجام ” نوشت
و از سوی مرکز خدمات مطبوعاتی در سال ۱۳۷۵ هجری شمسی انتشار یافت ، به هرحال هرچند اینجا از تکرار همه آنچه که آقای سلیمان لائق عضورارشد رهبریی حزب وطن در جزوه ای بنام ” آغاز بدون انجام” به تحریر کشیده صرف نظر میگردد اما پیوست با این رساله کوچک ، آقای عبدالوکیل عضودفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان که پس ازبه قدرت رسیدن میخائیل گرباچوف بحیث منشی عمومی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی که نظام سیاسی شورا ها را تغییراستراتیژیک داد و زمینه فرو پاشیدن اتحاد جماهیر شوروی به عنوان قدرت جهانی و انتصاب دکتور نجیب الله رئیس ” خدمات امنیت دولتی افغانستان ” خاد بحیث وزیر امورخارجه افغانستان ایفای وظیفه مینمود در کتاب مبسوطی موسوم به ” از پادشاهی مطلقه الی سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان ” در۲ جلد از سوی انتشارات عازم با تیراژ ۱۰۰۰ جلد انتشار یافته است
به عنوان یکی از رجال نزدیک به مرکزقدرت در افغانستان حوادث غم انگیز چندین دهه در افغانستان را به شمول مذاکرات با نمائنده گان مجاهدین و شخصیت های مستقل نگاشته است . آقای عبدالوکیل وزیر امور خارجه دولت دکتور نجیب پس از آنکه گزارش مفصلی ازچندین نوبت ملاقات هیأت دولت دکتور نجیب الله با نمائنده گان سه تنظیم میانه رو مجاهدین مذاکرات با هیأت تنظیم های جهادی و شخصیت های مستقل درپیوند با استراتیژیی حکومت جمهوری افغانستان بنام سیاست مصالحه ملی با نمائنده گان حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در بغداد و بعدأ در لیبیا به تفصیل نوشته اند .
آقای عبدالوکیل وقتی درباره نخستین ملاقات حزب اسلامی با حکومت افغانستان که به اثر تماس های مکرر یاسر عرفات رهبر فلسطین در بغداد مرکز عراق انجام یافته بود و به قول عبدالوکیل که در هیأت حزب اسلامی قدیر کریاب رئیس امور سیاسی و غیرت بهیر سکرتر خاص گلبدین حکمتیار شامل بودند و هیأت حزب اسلامی که از تمامی تنظیم های پیشاور نمائنده گی نه میکرد با هیأت دولتی جمهوری افغانستان که عبارت بودند از سلیمان لائق عضو بیروی سیاسی ووزیر سرحدات ، محمد اسلم وطنجار عضو بیروی سیاسی ووزیر مخابرات ، غلام فاروق یعقوبی عضو بیروی سیاسی و ووزیر امنیت دولتی ، نجم الدین کاویانی عضوبیروی سیاسی و مسؤل روابط بین المللی ح.د.خ .ا و طاهر نسیم عضو شعبه روابط بین المللی …
.هیأت دولت جمهوری افغانستان در آغاز مذاکرات راجع به سیاست مصالحه ملی و اشتراک تمامی نیروهای ذیدخل در افغانستان در دولت ائتلافی آئنده و میکانیزم حل سیاسی برای هیأت حزب اسلامی توضیحات داد ، آنها نیز در آغاز در وصف خود و به اصطلاح جهاد شان مطالبی بیان داشتند و طرح مشخصی را به منظور بیرون رفت از وضع موجود ارائیه نکردند . عمده ترین طرح آنها این بود اگر ح.د.خ.ا. از قدرت کناربرود و قدرت را تنها به حزب اسلامی بدهد در عوض آنها نیز اعضای رهبریی حزبی و دولتی جمهوری افغانستان را به اصطلاح خودشان مورد عفو قرار میدهند .درمقابل هیأت ج .د.ا . بطور مشخص برای آنها پیشنهاد نمودند که ما روی دو مطلب عمده که یکی آن حل سیاسی مسأله افغانستان از طریق دیالوگ و مذاکرات بین الافغانی و دوم تشکیل یک حکومت دارای پایه های وسیع که دربرگیرنده تمام نیروهای درگیر در افغانستان بوده باشد باید مذاکرات مانرا متمرکز کنیم …اما درنتیجه موضع گیری غیر سازنده و غیر عملی حزب اسلامی گلبدین مذاکرات بدون کدام نتیجه یی پایان یافت . آقای عبدالوکیل در کتاب موسوم به ” از پادشاهی مطلقه الی سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان ” که بخشی از آنرا درباره نخستین ملاقات با حزب اسلامی گلبدین مطالعه نمودید به دومین ملاقات با حزب اسلامی گلبدین حکمتیارکه گفتگوی قدیر کریاب موجب واکنش صریح سلیمان لائق با نوشتن رساله ای بنام ” آغاز بدون انجام ” گردید اینگونه اشاره مینماید : این ملاقات بتاریخ ۲۰ مارچ ۱۹۸۹ مطابق با ۲۹ حوت ۱۳۶۷ در لیبیا صورت گرفت .ملاقات بعد از شکست مجاهدین درجنگ جلال آباد که موضع و روحیه ء آنان را تضعیف و ناتوان کرده بود دو ماه پس از ملاقات بغداد بنابر درخواست نمائنده گان حزب اسلامی در لیبیا سازمان داده شد باز هم در مذاکرات از جانب حزب اسلامی قدیر کریاب معاون گلبدین و غیرت بهیر سکرتر خاص گلبدین اشتراک داشتند این بار هیأت جانب افغانی متشکل از سلیمان لائق ، نجم الدین کاویانی و طاهرنسیم بودند …
در این ملاقات نیز نمائنده گان حزب اسلامی مانند موضع گیری های قبلی شان به انتقال بلاقید وشرط قدرت به حزب اسلامی پافشاری و اصرار می ورزیدند ولی هیأت دولت ج .ا به صراحت به آنها بیان داشت که این جا برای تسلیمی قدرت به آنها نیا مده ولی بخاطر مذاکره و برای یافتن راه حل سیاسی مسأله افغانستان آمده اند بنابر این پیشنهادات مشخصی را به آنها مطرح نمود از جمله پیشنهاد گردید تا برای یک آتش بس دوجانبه میان دولت ج .ا و حزب اسلامی صحبت و توافق صورت گیرد ، همچنان یک کمیسیون مشترک برای نظارت از آن به وجود آید حزب اسلامی میتواند دفاتر ومراکز خود را به کابل انتقال بدهد ودر این مدت هرکدام ما مناطق تحت کنترول خود را حفظ می نمائیم ….جانب مقابل باز هم کدام طرح مشخصی در برابر پیشنهاد هیأت جمهوری افغانستان نداشت و تنها تسلیمی بدون قیدو شرط قدرت را می خواست . بنابراین جمهوری افغانستان پیشنهاد ختم مذاکرات را کرده و به هیأت حزب اسلامی گوش زد کرد که هرزمانیکه در موضع گیری های شان تجدید نظر نمودند به جانب دولت ج.ا اطلاع بدهند تا ملاقات ها میان ما ادامه داشته باشند بدین ترتیب مذاکرات بازهم بدون نتیجه پایان یافت .باید با احترام کاملی که به مقام گذشته حزب اسلامی در جامعه قائل ایم گفت : در پیشاور پاکستان هرگاه خبر مبنی بر ارتباط سائر گروها با رژیم دکتور نجیب الله اگر به بیرون درز میکرد آنها یعنی سران تنظیم های سه گانه و شخصیت های مستقل هیچگونه تلاشی بخرج نه میدادند تا در رد آن گزارشها دست به کارشوند و بگویند که ما این گونه مذاکرات را انجام نداده ایم . چنانچه وقتی خبر ملاقات پیر سید احمد گیلانی رهبر میانه رو حزب محاذ ملی اسلامی افغانستان با دکتور نجیب الله که در ژنیو انجام یافته بود به عنوان یک خبر ناگوار سیاسی در فضای مملو از توهمات استخباراتی پاکستان پخش گردید آقای گیلانی نه تنها برای تردید آن زمین وآسمان را شگاف نکرد بلکه در برخی محافل سیاسی غیر استخباراتی آن را یک دست آورد بزگی برای مجاهدین تلقی می نمود اما در مقابل آن وقتی خبر ملاقات اعضای حزب اسلامی با هیأت حکومت دکتر نجیب الله که برای نخستین بار از قول روزنامه معروف الاتحاد چاپ ابوظبی توسط یکی از رادیو های جهانی منتشرشد با شنیدن این خبر آقای گلبدین حکمتیار بلادرنگ خواستار ترتیب کنفرانس مطبوعاتی شد و در آن به صورت واضیح و روشن اظهار داشت که چگونه ممکن است وقتی خودش از گفتگوبا بادار شان که روسها باشد حاضر به گفتگونیست با دست نشانده روسها که دکتر نجیب باشد در کدام کشور عربی مذاکرات انجام دهیم .! ما گفتگو با رژیم دست نشانده نجیب را ننگ تاریخی میدانیم که هیچگاه به این ننگ تن نخواهیم داد …..اما هنوز هیچکسی نه میداند چه شد آنگاه که مذاکرات و گفتگوی بین الافغانی با روسها و رژیم کابل یک تابوی نفرت انگیزبود و به داشتن تمایلات مقتدرانه برخی ازرزمنده گان وسران مجاهدین بنام های گوناگون متهم میشدند اکنون خود باچنین وضع رقت باری درخدمت مافیای حاکم اُفتاده است ؟
