گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ملا صـــاحب ایـــن گســـتـــاخ باقاشق و پنجــه نان میـــخورد !
ملا صـــاحب ایـــن گســـتـــاخ  باقاشق و پنجــه نان میـــخورد !

ملا صـــاحب ایـــن گســـتـــاخ باقاشق و پنجــه نان میـــخورد !

چیزی  کم و بیش سه ماه بود که از حاکمیت طالبان در کابل می گذشت. بیکاری و فقر در شهر بیداد می کرد. اهالی که بنابر ناتوانی اقتصادی شهر را ترک نه کرده بودند برای کسب یک لقمهٔ از قوت و لایموت روزگار از بامداد تا شامگاهان تپ و تلاش می ورزیدند . منظره شام شهر کابل غم انگیز و جالب بود… پیروجوان گروه گروه از مندوی ومرکر شهرقبل ازغروب آفتاب راهی خانه های شان می شدند. موتر و بس در شهر کمتر به چشم می خورد مردم خود را بیشتربا بایسکل و یا هم پیاده به مقصد می رساندند. چنان رنگ رخ ها پریده، سروصورت نامنظم بود که گویی اشباح ازگورستان برخاسته اند.باها با دوستان ازسرپل شاه دوشمشیره نظاره گرمنظره های تراژیک درشهربوده وازآن ایام خاطره ها داریم.

دوخاطره جالب که هرگز فراموش نمی شود :

نخست در دهبوری کابل یک دوکان را دزد زده بود. دو تن از طالبان در منطقه از همسایه های دکان سرقت شده تحقیق می کردند و در آن زمان بر شهادت و حرف ملای مسجد منطقه حساب می شد. ملا صاحب در مورد همسایه دکان معلومات را ارائه کرده و دراخیر نکته مهمی را علاوه کرد که دکاندار متهم پنجشیری نیزمی باشد!یکی از دلایل جرم پنجشیری بودن فرد متهم بود!خاطره جالب تردیگردرمحکمه حاکمیت طالبان بود… دو تن هموطنان ما بر سر زمین آبایی شان دعوا داشتند و یکی از مدعیان در جریان ارائه اسناد و شواهد خطاب به قاضی گفت: `من می خواهم این شخص را بسیار خوب به شما معرفی کنم این شخص در اصل پنجشیری  است و من خودم به چشم خود دیده ام نان را با قاشق و پنجه می خوردچنین بودروزگاری که دراذهان استفاده جویان، پنجشیری  بودن وبا قاشق و پنجه نان خوردن جرم پنداشته می شد!!

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا