گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » نابودیی تروریزم با تروریزم !؟
نابودیی تروریزم با تروریزم !؟

نابودیی تروریزم با تروریزم !؟

         گفتگوی تارنمای وزئن رنگین با محترم نصیر مهرین!

 کالبد شناسی  قتل مظلومانه جنرال عبدالرازق از عیاران سرزمین ابدالی !

یادداشت نواندیشی : بعد از سقوط امپراطوری روسیه شوروی  بویژه پس ازحوادث درد ناک یازدهم سپتمبر سال ۲۰۰۱ که منجر به انهدام برج های دوقلوی نیویورک شد ، نظام سرمایه داری برهبرئی ایالات متحده امریکا  عنان گسیخته، فعالیت های گسترده تری را بدون رقیب، در سطح جهان آغاز کرد. مارکسیسم روسی و چینی نیز سر از اقتصاد رفاه، سرمایه داری سازشی و سوسیالیسم بازار درآوردند. در چنین شرایطی بود که آمریکا برای قلع وقمع ساختن آزادی و استقلال ملت های شرقی منجمله افغانستان جال فریبنده و خونین مبارزه با تروریزم جهانی را به همکاری و کمک چهل وچند کشور جهان با مجوز سازمان ملل متحد گسترش داد .

به طوری که در عرصه اقتصادی، سرمایه داری امروز با استفاده ازعلم، دموکراسی، لیبرالیسم، اومانیسم، اصالت اقتصاد، مصرف پرستی و رفاه با تکیه مطلق بر تکنولوژی و پیشرفت، همه ارزش های انسانی را به بردگی سرمایه، پول و شهوت کشانده است ، درست است که تمدن موجود بر اساس تخصص شکل گرفته است، ولی انسان ها را تک بعدی بار آورده و باعث شده تا هر روز ماشینیسم به قلمرو انسانیت تجاوز کند و پیامد های این تجاوز به طور دائم از طریق سازمان ها و ساختارهای بوروکراتیک آن وحشتناک تر میشوند . جامعه شناسان و مؤرخان بزرگ تاریخ این شیوه استعمار را غارت ملت ها و جوامع  فقیر با شیوه ای استحماری می نامند که به مقتضای این شیوه هرکس در لاک خودش چنان فرومیرود که از مسأله کل سرنوشت اجتماع غافل می ماند ،

به گفته دانشمندان آگاهی بر واقعیات عالم طبیعت و اطلاع مردم  ازاسرار آن در وجود انسانهای باشنده یک جامعه طوری منعکس میشود که  نیاز به « آگاهی نسبت به خود و نیاز به آگاهی نسبت به اجتماع شانرا بصورت کاذب اشباع میکند ! روشنفکری که ریشه در چنین پارو داشته باشد و از آن سیراب گردد بصورت فریبنده تصور میکند که وی از رموز زندگی و تاریخ آگاه است ، به گمان وی “جامعه و “زمان” نیز آگاه اند . در حالیکه وی یک شبه عالم است که بصورت مجرد مؤلفه ای معیوب “علم برای علم ” را به عنوان شاخص شناخت حوادث که خودعامل انحراف نامیده میشود بکار می برد اما هستند رجال و شخصیت های نیرومند فرهنگی زمان ما که در فصلی ازخون و  تحجربر مظلومیت تاریخی جنازه های از عیاران این سرزمین نه می گریندبلکه برای نجات انسان این خیطه ء  بزرگ عوامل مرگ مظلومیت وی را نشانه میگیرند و همیشه با تحلیل های ناب شان منفذ های نفوذ دشمن مکار را شناسائی می نمایند . آخیرأ نیز درست آنگاه که خون جنرال عبدالرازق اچکزی تازه از بدن اش جاری شده واز مرگ اش چند ساعتی بیش نه گذشته بود جناب آقای نصیر مهرین از فرهنگیان و تحلیل گران نامور افغانستان در صفحه فیس بک خود  نوشت : عزیران ! ِ خلیلزاد و اشرف غنی؛ جنرال رازق اچکزی را نیز کشتند

اما این تکه فیس بکی سبب شد تا رسانه های که در نزدیکی اش انتشار می یابند به سراغ وی  روند و با این تحلیلگر نامور در باره چگونگی این رویداد خونین گفتگوی مختصری  انجام دهند که از آن جمله محترم حیدر اختر نویسنده وارسته و فرهنگی فعالی که از چهار دهه بدینسو حوادث افغانستان و منطقه را مورد بررسی عمیق قرار میدهند و اکنون تصدیی تارنمای وزئن رنگین را بر عهده دارد به سراغ جناب آقای نصیر مهرین رفته و گفتگوی کوتاهی را با این پژوهشگر برجسته افغانستان انجام داده است که تربیون نواندیشی نیز ضمن سپاس ازجناب آقای مهرین و همچنان از تلاشهای شبانه روزیی همکار ارجمند خود محترم  حیدر اختر متصدی تارنمائ وزئن رنگین که از شهر هامبورگ آلمان منتشر میشود سپاسگذاریی ویژه ای می نمائیم . ومتن آن گفتگورا خدمت شما عزیزان خواننده نیز تقدیم میداریم .

       مصاحبۀ عاجل وکوتاه تارنمای رنگین 

  در بارۀ ترور جنرال رازق اچکزی با محترم نصیرمهرین

محترم نصیر مهرین آرزو دارم با یک پرسش واینکه طالبان جنرال عبدالرازق قوماندان امنیۀ قندهار را کشتند، نظرتان را در بارۀ این موضوع جویا شوم.

نصیرمهرین

فکر میکنم حدود ده بار دیگر نیز کوشش های صورت گرفته بود که او را بکشند. سر انجام او را با سازماندهی دقیق ترکشتند. چهرۀ شناخته شده یی را درنظر آوریم  که دلیل تصمیم  کشتن او را میتوانم بگویم هموطنان ما در داخل وخارج به زودی دریافته اند. در این زمینه چند نکته را از حافظۀ جمعی چند سال اخیر در نظر داشته باشیم.او در هنگامی که حکومتگران مانع مبارزه با طالبان میشدند، در برابر طالبان قاطعانه موضع مخالفت آمیز گرفت و در موضعگیری خویش تا جایی پیش رفت که آشکارا از کشتن اسیران طالب و زنده نماندن آنها از طرف نیروهای تحت امرش سخن گفت.

سالها پیش که در سرحد چمن (پوستۀ سرحدی میان پاکستان وافغانستان) ایفای وظیفه مینمود، آگاهی داشت که طالبان در چارچوب برنامه های پاکستان، برای دسترسی به قندهار برنامۀ جدی دارند. ازینرو همراه با یارانی که در قندهار داشت، مخالفت او شکل جدی تر میگرفت. نکتۀ دیگر اینکه او زندان دیدۀ دورۀ سیاهتر طالبان و از زندان طالبان گریخته بود. برخی از اعضای خانواده اش را طالبان به قتل رسانیده بودند.پس وقتی به قندهارآمد و به عنوان قوماندان نیروی امنیتی تعیین شد، در راستای برداشت های خویش از برنامۀ پاکستان- طالبان، فعالتر گردید. خونریزی های تروریستی طالبان در قندهار وحومه، وفا به عهد وظیفه یی وتبارز یافتن به عنوان چهرۀ شاخص فعالیت های ضد تروریستی و تأمین کنندۀ امنیت، ادامۀ موضعگیری او را شکل میداد.و این موضعگیری در حالی بود که اندک، اندک، افواهات وشایعات مبنی بر همکاری حکومتگران با طالبان به افشأ واقعیت ها وحقایق رسید.جنرال رازق  که  جنایات روزمرۀ طالبان را می نگریست و از موضعگیری های حکومتگران آگاهی حاصل می نمود، در واقع درمیان دو راه بود:

یک، ادامۀ مبارزه با تروریست ها.

دو، مانند بسا خائنان دیگر، تمکین وتسلیم به سیاست های حکومت مبنی بر عدم مبارزه با طالبان، بلکه تقویۀ آنها و سپردن تدریجی مناطق به آنها.اما او راه نخست را ادامه داد. شما نیز مانند بسا هموطنان ما که سیاست حکومت کرزی واشرف غنی را تعقیب نموده اید، حتمن به این موضوع اذعان دارید که در جریان شکل گیری جناح های مختلف پس از شروع حکومت حامد کرزی، عامل قومی، قبیله یی مذهبی  و زبانی، مهر ونشان بسیار برجسته دارد. حلقات مدافع طالبان در حکومت وبیرون حکومت که از چنان احساساتی تأثر پذیرفتند، نه تنها از اتخاذ موضع علیه جنایات آشکار ضد مردمی آنها منصرف شدند، بلکه بر بنیاد عواطف و احساست قومی، وبرانگیختن بیشتر آن سعی در جهت جلب ترحم برای طالبان نمودند.

این را نیز می دانیم که بیضۀ چنین مواضع ظالمانه با مساعدتها، همیاری ها و نقشه های نیروهای خارجی بیشتر به سوی جان وتوان یافتن سمت وسو یافت. برای  من هنوز میسر نیست که در بارۀ پیوند های جنرال باسایر شبکه های قدرت و روابط وی با نیروهای خارجی ابراز نظر بیشتر نمایم. اما تاکید من روی این نکته است که وی قربانی موضع ضد طالبان شده است.جنرال رازق، در حالی که از احساسات قومی نیز مبرا نبود، اما دربرابر جریان نیرومندی موضع قاطع تر گرفت و دست از مخالفت علیه ترویسم برنکشید. این موضع او به ویژه که بیشترین کارمندان امنیتی و نظامی، وحتا قلمزنان و دانشمندان سیاسی پشتون تبار افغانستان، حیات جنایت آمیز طالبان را آشکارا ویا درنهانخانۀ دل، استقبال نمودند، در سراسر کشور کاری منحصر به فرد تلقی شد وبازتاب گسترده یافت.

پروژۀ حکومت اشرف غنی تعمیق و توسعۀ برنامه های پیشین برای جان وتوان دادن بیشتر به طالبان و حذف “غیر خودی” بود، نمیتوانست جنرال رازق را تحمل نماید. از اینرو شاهد تیره گی های غنی با جنرال بودیم. او نیز به مواضع خویش تداوم بخشید. بدون اینکه از توطئه های حکومت، نقشه های طالبان و مرگ خویش نا آگاه باشد.شما همیاری وهمکاری نهاد های امنیتی و تروریست ها را بنگرید، در بسا مواقع بسیارنقشمندانه به کمک هم می شتابند. اگر یکی از انجام وظیفۀ برداشتن مخالف کوتاه آمد، دیگری وارد عمل میشود. و در صورتی که حکومت یک کشور همراه با آرگاه وبارگاه حامیان جهانی، نیروی انسانکش را که هر روز زن، معلمه ومعلم، افسر مظلوم، خبرنگار و هنرمند و کارمند می کشد، به عنوان تروریست نمی شناسد، بلکه فرمان مرگ مخالفین تروریست ها را صادر میکنند، باید شاهد چنین رویداد هایی هم در قیصار، غزنی و قندهار و هرجای دیگر باشیم.

محمد حیدر اختر: تشکرمحترم نصیر مهرین از مصاحبه عاجل که با وبسایت رنگین انجام دادید.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا