گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » نـــــگــارشی درباره تعـــــــدد هـــمســـران پیغــمبـــر اکــرم ص!
نـــــگــارشی درباره تعـــــــدد هـــمســـران پیغــمبـــر اکــرم ص!

نـــــگــارشی درباره تعـــــــدد هـــمســـران پیغــمبـــر اکــرم ص!

دیدگاه نواندیشی : مسأله مهم ودرعین حال  هیجان انگیزی که امروزبیش ازهرچیز قابل تأمل است نقش وجایگاه زن در پیوند با زندگی حضرت محمد آخرین پیامبر اسلام است. شناخت این  بخشی از زندگی حضرت رسول اکرم بخاطر آن حائزاهمیت است که شجره النسب آفرینش آن با نگاه ویژه فلسفی در باره انسان گره زده شده است نگاهی که با مسخ تفسیر آیاتی ازقرآن و سائرکتب آسمانی زن ازقبرغه چپ نخستین انسان یعنی آدم آفریده شده است زیرا درتورات مى خوانیم: (خداوند خواب سبکى را برآدم مسلط کرد, پس آدم خوابید, سپس خدا یکى از دنده هاى او را گرفت وجاى آن را با گوشت پرکرد. پروردگار آن دنده گرفته شده ازآدم را زنى ساخت وپیش آدم حاضرکرد.آدم گفت: اواکنون استخوانى از استخوانهاى من وگوشتى ازگوشتهاى من است.او(إمرأه) نامیده مى شود. زیرااز(مرء) (شخص, مرد) گرفته شده است عقیده به خلقت زن  (حضرت حوا) ازدنده چپ مردیعنی حضرت آدم  تیوریی باطلی است که با عقلانیت و علم هیچگونه انطباقی ندارد .

آنچه که به مثابه یک امر مشترک میان برخی از فلاسفه و مستشرقین غربی بصورت مشترک دیده میشود زن این حلقه ظریف درخلقت الهی را یکسان مورد تعرض قرارداده وحتی وی را با مسخ  کتب آسمانی و آثار گوناگونی که درباره منظومه آفرینش وجود داشته است زن این حلقه مقدس راازجانشینی خدا “خلافت “تا برده گی وکنیزی  تنزل داده است . به تصؤر ما مستشرقین وبرخی ازدانشمندان جهان اسلام  که در باره سیرت و شخصیت حضرت محمد پیامبربزرگ اسلام آثاری را نوشته اند و پژوهش های را انجام داده اند از ایشان چهره ای را ترسیم نموده اند که گویا وی نیزمانند دیگر قهرمانان جهان قهرمانی بوده که با قهرمانی ها وفداکاری های  بینظیرش به پیامبری رسید درحالیکه حضرت محمد حامل پیامی بود که به انسان دوران خودش که از رنج بی هویتی فریاد بر می آورد التیام می بخشید و طبیعی است که بیش و پیش ازهرپیامبر دیگری درحوزه  احیأ ونهادینه سازیی هویت پامال شده انسان در تاریخ  بود که با عرضه نقشه ی راهی  به انسان اعم از مرد و زن کرامت بخشید . با دریغ وتأسف باید گفت که اکثریتی از دانشمندان مغرز و مستشرقان معاند با خلط مأموریت تاریخی حضرت محمد که نهادینه سازی هویت درتاریخ قبائلی ازاعراب بود با قلمرو زندگانی طبیعی و خصوصی وی قضاوت کرده اند وبدین سان  خلط مسأله رسالت احیای هویت  که یک مسؤلیت تاریخی جامعه شناسانه حضرت رسول پنداشته میشود با قلمرو زندگی خصوصی زنا شوئی که برای زندگی انسان ها الگو باید می بود زمینه  تهمت های بیشماری را فراهم آورده است.خوشبختانه درعصرحاضر فرق میان مأموریت واگذاریی هویت از سوی  حضرت رسول بویژه به هزاران زن درسرتاسرجزیره العرب که توسط سران قبائل آن دیارپامال شده بود و حریم زندگانی شخصی وی که مسلمأ آن بخش نیز درخیطه مأموریت پیامبرانه وی محسوب میگردید به مثابه دو بال مبارزه و تلاش “هویت و مسأله زناشوئی ” بصورت مستقل و جداگانه مورد تحقیق و تحلیل قرارگرفته است که خوشبختانه یکی ازهمکاران فرهیخته ودانشمند    نواندیشی بانو دکترخاتول فروتن این مسأله را بصورت مؤجز مورد تحلیل قرار داده است که تربیون نواندیشی با نگاشتن چنین مطالب مهم از محترمه دکتر خاتول فروتن ابراز سپاس میکنیم  وبرایش از ایزد متعال طول عمر پربرکتی می خواهیم____________________________

آنچه که برای ما از احادیث و یا هم سائر کتب تاریخی بجا مانده اینست که محمد (ص) در طول زندگانی اش نه و یا هم یازده بار ازدواج نموده که اولین همسر شان خدیجه نام داشت. بعد از اینکه بی بی خدیجه در سن ۶۵سالگی وفات می نماید به قول اکثر مورخین محمد بصورت پیهم با یازده زن ازدواج می نماید که از آنجمله عایشه دختر ابوبکر به سن چهار ویا شش سالگی و در بعضی روایات نه ساله هم شامل است.سوال اینجاست که آیا پیامبری که برای تامین عدالت، صلح و تامین حقوق زن برگزیده می شود، این نوع روایات درمورد او صدق می کند؟آنچه از زندگانی محمد مصطفی همه میدانیم مهمترین اصلی که پایه های مهم این سلسله نبوت بر آن استوار است مساله تامین حقوق زنان و اطفال بالاخص دختران نوازاد ی را که در آنزمان زنده به گور می شدند می باشد. با رویکار آمدن این سلسله دین ، این رسم خشونت آمیز فسخ و جرم شناخته شد. غلامی، کنیزی و یا بهتر بگویم برده داری از بین رفت. زن و مرد در هر مسولیتی به اندازه توانایی شان چه در امور منزل و یا خارج از منزل سهیم دانسته شدند. زنان رسما در تصامیم نقش آفرین بودند چنانچه خدیجه به عنوان اولین شخص اسلام را عملا به رسمیت می شناسد،حضرت عمر توسط خواهرش به دین اسلام مشرف می شود، سمیه اولین زن در برابر ظلم ایستاگی می نماید و به شکل فجیع شهید میگردد و سائیر مثال های برجسته.در ضمن رسول الله همانند سائر پیامبران یک شخصیت آرام و مدبری بودکه هیچگاهی مردم را به جنگ وا نداشته بلکه راه هجرت را به پیش گرفت، از خانه و کاشانه خود برای صلح برید در حالیکه دیگران همیشه بالای او، خانواده اش و دوستان و رفیقانش حمله ورمیگردیدند. جنگ هایکه در تاریخ از آن ذکر شده هیچ یکی از آنها از جانب محمد (ص) صورت نگرفته بلکه همه اش از سوی سران قوم، کاکا ها و خانم هایشان طرح ریزی می شد و محمد و یاران اش همیشه موضع دفاعی داشتند . چنانچه چندین بار قتل او را طرح ریزی نمودند، به ترور شخصیت اش کوشیدند، اسم های زننده و توهین آمیز را بالایش می گذاشتند، ناسزا و دشنام نثاراش می نمودند، در کوچه ها او را با سنگ می زدند ، کثافات و مرداری ها را بالایش می ریختاندند. دختر اش را که عروس کاکایش بود طلاق دادند و از خانه بیرون کردند. در نزد دروازه اش خار و خاشاک را می انداختند و به همین ترتیب هزار و یکنوع اذیت و آزار و توهین.و اما این مرد بردبار برای آوردن صلح و همزیستی مسالمت آمیز همیشه کوشا بود. از طفلویت به کار و تلاش عادت داشت و هیچ کار را عیب نمی دانست. از چوپانی گرفته تا تجارت و مراودات انسانی تا گلکاری وآباد کردن خانه و مسجد و حتی دوختن جامه و مرتب بودن لباس ، نظافت و کار منزل ،دست توانا داشت.ملاک او عدالت و کرامت انسان بود، زن و مرد، سیاه و سفید ، پیر و جوان برایش مطرح نبود حتی با حیوانات صله رحم داشت. متاع و پول برایش ارزش نداشت ، کاروان های تجارت را به امانت داری به پیش میبرد به همین لحاظ به محمد ” امین ” معروف گردید. در برابر امیال جنسی وقایه گردیده بود. وقتی کاکا هایش از او می خواهند تا از دین اسلام دست بردارد و به عوض آن اگر ریاست قبیله را می خواهد ویا هر قدر پول، طلا و زیورات وحتی مقبولترین دختران عرب را علاقه دارد برایش تهیه میدارند اما ایشان نه تنها این پیشنهاد را نه پذیرفت بلکه به وضاحت میگوید که : لَوْ وَضَعُوا الشَّمْسَ فِى یَمِیْنِى وَ الْقَمَرَ فِى یَسارِى ما أَرَدْتُهُ،اگر آفتاب را بدست راست و مهتاب را بدست چپ من بدهید من به آن تمایل ندارم. این نکته تاریخی بیانگر آنست که اگر ایشان زن باره می بودند این بهترین چانس را نباید از دست میداد اما وی رسالت را بر هوس های مادی و شهوت پرانی ترجیح داد . نکته قابل مکث اینجاست که محمد (ص) در سن ۲۵ سالگی با خدیجه خانمی که ۴۰ سال عمر داشت، پیشنهاد همسری از جانب خدیجه صورت میگیرد، خانمی که قبلآ همسری داشت و از شوهر قبلی اولاد ها ی داشته واز لحاظ سن وسال هم بزرگتر از اوبود ، ازدواج کرد. این ازدواج، زندگی مشترک بسیار موفقی بود که ۲۵ سال دوام یافت و ثمره آن ۴ دختر به اسم ام گلثوم، رقیه، زینب و فاطمه بود و دو پسر به اسم قاسم و عبدالله که هر دو در کودکی وفات یافتند. و فقط اولاد دختر از ایشان باقی ماند. محمّد خدیجه را آنقدر دوست داشت که او را تکیه گاه خود میدانست و تا زمانی که او زنده بود، همسر دیگری اختیار نکرد.بعد از اینکه خدیجه درسن ۶۵ سالگی وفات می نماید محمد (ص) به مدت دوسال تمام امور را بدون همسر به پیش می برد. در این وقت بزرگان قوم توسط خوله بنت حکیم به محمد پیشنهاد می کنند تا با عایشه دختر ابوبکر ازدواج کند. عایشه در آنزمان ۱۹ سال داشت، چهار سال هم در عقد رسول خدا بود که در هنگام ازدواج سن عایشه بین ۲۲ تا ۲۳ سال ذکر شده (المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۷۷).در (سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۸۹ ) آمده که اسماء خواهر بزرگ عایشه در سال اول بعثت ۱۴ ساله بود، پس عایشه در سال اول بعثت ۴ ساله و در سال ۱۳ بعثت ۱۷ ساله بوده، که البته دو سال و بنابر قولی چهارسال هم در عقد رسول خدا بود و سپس در شوال سال دوم یا چهارم هجرت ازدواج کرد که در آن موقع ۱۹ یا ۲۱ سال سن داشت. لذا ازدواج عایشه با محمد (ص) در سنین ۶ یا ۹ سالگی واقعیت ندارد، این مطلب را مردان عیاش در دوران معاویه و بعد از آن تحت نام احادیث ذکر کردند و تا امروز افراد شهوت ران و( پیدو فیل pedophile ) از آن استفاده سو نموده که هم به دین اسلام ضربه زدند و هم به قوانین مدنی ،که این نوع روایات با رسالت یک پیامبر هیچ نوع سازگاری ندارد.طوریکه در بالا ذکرگردید پیامبر فقط دوبار ازدواج نموده که اولی آن باخدیجه بود و دومی آن باعایشه. زنان دیگر که اسامی شان قرار ذیل است:سوده، حفصه دختر حضرت عمر که شوهر اش در جنگ بدر کشته شد، زینب بیوه عبیده ، ام سلمه بیوه ابو سلمه، زینب طلاق گرفته زید پسر خوانده محمد (ص) ، جویریه ، حبیبه بیوه و دختر ابوسفیان، صفیه بیوه از اهل یهودیان، میمونه بیوه ، ماریه کنیز پادشاه مصر، این خانم ها در آنزمان یا بیوه بودند یا از خانواده هایشان رانده شدند و یا بی سرپرست و یا هم از ترس سران قوم به مسلمانان پناه آورده بودند. در قوانین آنزمان هر شخص باید به یک قوم ویا قبیله نسبت میداشت در غیر آن قتل آن فرد واجب بود و کسی هم باز خواستی آز آن شخص نمی نمود. محمد ( ص) با رسالتی که یکی از پایه های اساسی آن تامین حقوق زن بود تمام این خانم ها را از ذلت و بردگی نجات داد، سرپرستی شانرا بدست گرفت. به آنها قدر و منزلت و خانه و جای داد وبدین ترتیب این خانم ها صاحب هویت شدند یعنی با آنها ازدواج ننمود.

بعد از مدتی زندگی این خانم ها زیر یک سقف از وضع زندگی ناراضی می شوند و به رسول خدا شکایت می نمایند که از زینت های زندگی بهره مند شان نماید و زندگی برایشان سخت شده. همان است که آیه ۲۸ سوره احزاب یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًا نازل میگردد و به پیغمبرش دستورداده که ایشان رابین ماندن و رفتن مخیر کند، یا بروند و هر طوری که دلشان می خواهد زندگی کنند،و یا بمانند و با همین زندگی بسازند، واگر حیات دنیا و زینت آن را می خواهید، بیایید تا رهایتان کنم.و اگر خدا و رسول و دار آخرت رامی خواهید باید با وضع موجود بسازید.از این آیت چنین استنباط میگردد که این زنان در عقد آن حضرت نبودند بلکه همه شان آزاد می زیستند و چنانچه در بالا اشاره گردید طبق فرمان الهی آنها هر طوری که میل داشته باشند همانطور به زندگی خود ادامه دهند. پس نتیجه برآن شد که در این مدت ۱۴۰۰ سال آنهمه داستان هایکه مردان شهوت پرور و عیاش تحت نام مفسرین و محدثین زندگی حضرت رسول را بشکل ماهرانه و بصورت جعلی ترتیب داده اند اذهان همه را مغشوش ساختند، درست نبوده اند زیرا آن پیامبری بزرگوار را که سرشار از محبت و صله رحم بود به یک مرد عیاش معرفی نمودند.در حالیکه همین مسأله یعنی سرپرستی یتیمان و ستمدیگان به عنوان پیام آور و تثبیت کننده هویت رنجدیده گان و زنان بی سرپرست باید سرمشق مردان امروزی به دور از نگاه های جنسی و غریزی واقع گردد.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا