گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » عیدیی پدرانه وفواره های خون!
عیدیی پدرانه وفواره های خون!

عیدیی پدرانه وفواره های خون!

خواننده گان عزیز لابد استحضار دارند ومیدانند که تا اکنون در تعریف حکومت و دولت درترمنولوژی حقوقی و سیاسی چند نوع حکومت وجود دارد که نظام حاکم کنونی در افغانستان با هیچ یکی از آنها انطباق نداشته است وازمشخصات  حاکمیت فخیمه ولایت مداراین  است که نه به چشم مسلح دیده میشود ونه هم به دست مسلح لمس !میتوان گفت برخلاف خلفای راشدین علیهم السلام که حین اجلال نزول برمنصب خلافت   متوصل به بیعت رعایا می شدند ومراسم بیعت با خلیفه را درمحضرعام به انجام میرساند اما شیخ زمان ما ازهیبت بلایای زمینی و آسمانی با نعره هولناک بیعت اکتفأ میکند و به فرمائیش وی ایشان وظیفه مقدس حفظ بیضه نظام شریعت را به سان زنده یاد  چنگیزخان  و مرحوم هلاکو خان وایضأ حضرت  شداد ودیگر آئیمه ای کباراز خشونت بصورت صحیح و موبه مو مورد اجرأ قرارمیدهند !

روایت است که باری شیخ الحدیث والقرآن هیبت الله آخندزاده  قطب  زمین و غوث زمان در راه حراست و نگهداری ازبیضه شریعت  کمر فرزند کوچک اش را با نارنجک ها ی باروتی بست تا راه رسیدن به حوروغلمان بهشت نشین را باآسودگی خاطر بپیمایند . لهذا جمله قصار و معروف شیخ القران و الحدیث امیر المؤمنین حضرت هیبت الله آخندزاده که درپیام عیدی اش برآن تأ کید کرد و فرمود: فرزندان این مرزوبوم برایم مانند اولادهایم معلوم میشوند ، جوانان اش به اندازه فرزندان ام برایم معلوم میشود …ملاحظه فرمودید ؟ حالا باز هم بگوئید که گربه برای رضای خدا موش نه می گیرد ! ببینید که چگونه حضرت هیبت الله آخندزاده دامت برکاتهم جوانان را مانند فرزندان خودش دوست دارد ؟ حتی نه میگذاراند که چند صباحی از روزهای جوانی را در این جهان پرمشقت سپری کند ! لهذا بصورت عاجل برای شان وسائل انتحاررا آماده میسازد .در گذرعمرما گاه گاهی لحظاتی پیش می آید که احساس می کنیم دیگر چُرت وحواس ما پاره میشود البته اگر بخواهیم طول وتفصیل چنین روزها را حساب کنیم طول وتفصیلش زیاد میشود اما گمانم ذکر یک مورد ازموارد عدیده اش که از قضا صریح ترین موردش نیز میباشد خالی ازنمک نباشد وآن هنگامی است که هذیانات شیخ صاحب را در بخشی از پیام صوتی عیدی وی می شنویم .

 ایشان در بخشی از همین پیام منصوب به شیخ هیبت الله چنین گفت : من که مذاکرات با امریکائی ها آغاز یافته بود من به این فکر بودم که امریکائی ها بیرون میشوند فکرم دراین بسته بود که اگر امریکائی ها بیرون روند باز با افغانها چگونه جنگ خواهیم کرد ؟ چگونه خواهیم کشت ؟ انها ما را و ما آنها را خواهیم کشت . و کفار براین مطلب خوش خواهند بود که با هم بجنگیم و آنها از واشنگتن قومانده دهند . خدایا این را چه کنیم ؟ ” من ” بر این بودم آیا با بیرون رفتن امریکائی ها خوشحال شوم یا براین خفه شوم که باز مردم خود را خواهم کشت و اینها ( کفار) ما را نظاره خواهند کرد و من خواهم کشت …..ازکسی که گاهی لزومأ وعندالضرورت ازمقام پیشوای طالبان با ضمیرمفرد متکلم ایراد سخن می فرمایند تقاضا داریم حداقل مسأله جهاد مردم مسلمان افغانستان برعلیه اشغالگران را طوری روشن بفرمایند که آیا امریکائی ها و به قول خود شان “ کافران ” آمده بودند تا برمال و جایداد شخصی جناب شیخ صاحب پیشوای معنوی طالبان غلبه حاصل کندیا آمده بودند که باشیوه هاوروش های جدید استیلاگری برسرزمین ، عقائد ارزشهای مشترک تمدنی کشور افغانستان که سرمایه تاریخی همه باشنده گان جغرافیای افغانستان که از قرنها بدینسو و در امتداد چندین نسل باشنده این سرزمین محسوب می شوند میباشد  احیانأ اگر جناب شیخ صاحب برای حصول سرمایه شخصی اش که از سوی دشمنان مورد تجاؤز قرار گرفته بود و اکنون توفیق حاصل نموده است تا نه تنها مال شخصی اش را از آنها واپس گیرد بلکه با درایت و صلابتی که داشت آنها را مجبور ساختند تا از منزل اش بیرون روند و دوباره بسوی خانه اش به چشم بد نه نگرند ! بدون تردید به عنوان یک شهروند قندهاری باید مورد تفقد قرارگیرد که عملیه دفاع ازمیهن ودفاع ازارزشهای تاریخی یک کشور باستانی چون افغانستان هیچگاه نباید به معنای سکه ای ازمشروعیت بکار گرفته شود .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا