گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ما زقـرآن مغـــز را برداشــــتیم پوست را به دیگـــران بگذاشتیم.
ما زقـرآن مغـــز را برداشــــتیم        پوست را به  دیگـــران بگذاشتیم.

ما زقـرآن مغـــز را برداشــــتیم پوست را به دیگـــران بگذاشتیم.

یادداشت نواندیشی : یکی از بزرگترین آفاتی که درعصر حاضردامن همه روشنفکران اعم از مذهبی و غیر مذهبی  را گرفته این  است که وقتی درحوزه زندگی بویژه سیاسی و فرهنگی نتوانند به معضلات زندگی روزمره انسان باشنده اقلیم و جغرافیای که در سیطره فرهنگی ایدئولوژی معینی زندگی میکنند پاسخ علمی  و عقلانی را دریابند به جای مرور مجدد به شیوه ها و اسلوبهای  عملی یک اندیشه نوک تیز انتقاد اش را متوجه اصول اصلی یک تفکر و اندیشه میسازند زیرا  برای یافتن درست ودقیق یا درک تحقیقاتی اصول اولیه اندیشه ” جنبش سیاسی ” در دوره و عصر کنونی باید به سرچشمه های نخستین و علل و اسباب و جریانات اولیه آن مراجعه کرد

کوتاه اینکه در دوران ما بویژه در افغانستان کنونی  این شیوه و این فرضیه معیوب  در قالب یک سنت زشتی به مشاهده میرسد که به جای مروربر شیوه ها و زمینه های عملی  یک اند یشه بلادرنگ  نسبت به اصول اساسی  یک تفکر و یاهم ایدئو لوژی ابراز شک می نمائیم . یادداشتی را که در ذیل مرور خواهید کرد بقلم  عبدالصبور میرزاد یکی از نویسنده گان درد دیده جامعه افغانستان نگاشته شده است که همین واقیعت را از زاویه دیگری بصورت مختصر مورد بررسی گرفته اند تربیون نواندیشی با سپاس از این نویسنده گرامی آنرا باشما عزیزان نیز تقدیم میداریم .  

_________________________________________________________________

بدون شک  فکر کردن بدون عمل،  همچنان عمل کردن بدون فکر هردو از جمله مهمترین دلایل شکست انسان ها ، خاصتا در حال حاضر، ما مسلمانهاست.و اما آنچه ،  در کنار ایمان و اراده راسخ  انسان ، موجب نجاتش ازین حالت خواهد شد همانا خود آگاهی و توجه به تزکیه نفس است.طبعا نماز ،  روزه ، ذکات ، حج و سایر مبانی دین همه و همه وسایلی اند که بکار بستن صحیح آنها بر مبنای هدفمندی نهفته در وجوب شان ، ضامن تغیر بنیادی در ما و نجات ما از آن حالت بیخودی ، ناآگاهی و شکست خواهند بود.اما سوال اینجاست که چرا باوجود آنهمه تلاش و مداومت ما مسلمانها به ارکان دین ، به آن حالت اطمینان ، سکون ، خوشبینی ، صفا و … نمیرسیم و به آن تعادل لازم دست نمی یابیم ؟گاهی سر میزنیم به آسمان افراط  و زمانی بر عکس فرود میرویم در بحر تفریط !!!در قبال آن بد بختانه شکست هایی را تجربه میکنیم که با اعتقاد ما منافات دارند.

چه باید کرد؟

شاید بهتر است تا قدری بیشتر توجه نمود،عمیقتر و  ژرفتر نگریست و پیدا کرد که عیب کار در کجاست.بدون شک ، عیب ونقصان در آنچه بدان اعتقاد داریم نیست. عیب یقینا در نگاه ما نهفته است نسبت به اعتقاد ما و در نحوه برداشت ما از عقیده و مهمتر از آن در بکار بستن عقیده ما در عملکرد فردی و اجتماعی ما. بمثابه مثال باید تذکر داد که: درک مفهوم نماز و تحقق آن در عمل باییست بر مبنای جهان بینی اسلامی موجب ارتقاء معنوی و تکامل دایمی یک مسلمان شود.در واقعیت نماز نردبانیست که بسوی خداوند و در جهت تکامل معنوی انسان بناء شده است ،و فرد مومن باییست با هر نمازش پله ای از آنرا بپیماید. 

این زمانی ممکن خواهد بود که نماز را بعنوان تجدید پیمان و مروری بر آنچه قبل از آن انجام داده ایم بپنداریم تا بتوانیم از ارتکاب معاصی تا ادای نماز بعدی دوری جسته و به آنچه به انجام اش مکلف هستیم  بیشتر و بیشتر تاکید نماییم.در غیر آن چیزی جز چند حرکت محدود فزیکی انجام نداده ایم.به همین قیاس اند دیگر مبانی دین که هر کدام آن بدون تردید راه مسلمان را بسوی تکامل معنوی هموار ساخته و وی را مجهز میسازد تا با مقاومت و پایداری در برابر هر مانع وعامل مخالف راه اش را بسوی پیروزی و کمال بگشاید.و اما ما مسلمانها …..با تاسف شاید امروز عکس بیت مولانا بر حالت ما بیشتر مصداق پیدا کند تا اصل آن که میگوید:

ما زقرآن مغزرا برداشتیم پوست رابه دیگران بگذاشتیم.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا