گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » تبریک وتسلیت به یونس قانونی!
تبریک وتسلیت به یونس  قانونی!

تبریک وتسلیت به یونس قانونی!

ازکمترین نتائج نظام کنونی این است که می بینید چگونه چُرت وفکر همه اذناب سیاسی را پاره ساخته است.والحمدُلله فعلأ نیزهمه صحبت ها برمحور بزرگترین عارضه آن که معامله برسرسرکس انتخابات است می چرخد . چنانکه ملاحظه می فرمائید انتخابات به مثابه پایه محکم لبرال دموکراسی و مورد اتفاق تمامی قدرتهای غارتگر جهانی حاضر در افغانستان قرارگرفته است .

همان طور که داستان شِمر و آن خنجر برهنه اش سالهاست که خوراک تبلیغاتی منبرها و بهانه ء گریز به صحرای کربلا شده است کمیدیی انتخابات نیز هر چه بود فرصت خوبی بدست داد تا چهره های که در هاله ای استخباراتی پنهان شده بود بشناسیم ، گفته ها و شعار آنها را که به جز فریب به مردم نبود تکرار کنیم وببینیم که چگونه هرروزی گریبان کسی را میگیرند ودراوج بیماریی  این گریبان گیریهای ازخودی ها گریبان بهترین یاران دیروزی شانرا گرفته است  .این درست است که بسیاری از نارضایتیها یا کاذب است یا به هرحال ضرورت هر انقلاب و تحؤل ، اما از حق نگذریم که بسیاری هم زائیده دست خود ماست و از همین جاست که این شیوه مورد پسند استعمار جهانی واقع شده و در مؤقیعت های گوناگون به تناسب شناخت گروه خون ما در لابرتوارهای دشمن از ما بهره میبرند وازپارلمان تا معاونت ریاست  ریأ کارانه جمهوری نصب مان میکنند.

اینجاست که نه میتوان از مسؤلیت گرفتن این همه فجائعی که برسر مردم آورده ایم طفره رفت.این چگونه توجیه پذیر است که  روزهای اول حکومت موقت آنگاه که آقای محمد یونس قانونی بحیث  وزیر داخله افغانستان گماشته شد قضیه تأسیس زندان خصوصی امریکائی ها درشهر کابل نیزرسوای خاص وعام گشت و آقای جک آدما به دستور مستقیم آقای محمد یونس قانونی وزیر امور داخله در حکومت موقت  افغانستان در کمک به یک سرباز امریکائی اقدام به تأسیس زندان مخوفی نموده بود که بسیار زود بوی شکنجه های ظالمانه وغیرانسانی افغانستان بویژه شهر کابل را فرا گرفت .

قدرتهای خونخوار همیشه تلاش کرده اند تا با استقرار پایگاه خویش در میان اقشاری از مردم وطبقات نوع دوم آن قشر یا طبقه اولی ازمردم را فریب دهند و به دنباله روی از خویش وادارند .این حقیقت اظهر من الشمس را تمامی اقشار جامعه و از جمله نیروهای شرانداز سیاسی در کشور میدانند که چه کسانی و نیروهای در افغانستان توانائی عظیم و شگفتی در بسیج را در امتداد همه تاریخ خونین کشور داشته است و چه نیروهای با داشتن وثیقه عظیم آزادی خواهی محور اتحاد مردم بوده است ؟ از نظر گاه استعمار معاصرآنچه را ازجمله باید درچنین شرائط علم کرد ودرکنار مردم به مثابه نقشه راه نجات مطرح نمود همانا مسأله ایجاد تحرک عظیم ملی است که از بطن جامعه جنگزده باید بیرون آورد ،با دریغ و تأسف آنچه در حال حاضر میبینیم خط بورژوازیی وابسته به محافل استعماری است که با شیوه اعتیاد بر ثروت و زندگی روزمره گلوی همه مجاهدان و مبارزان سابق را گرفته است و آرام ،آرام می فشارند. چنانچه دراخبارجدیدی آورده اند که بالاخره یونس خان قانونی یکی ازشارلاتانهای نامور سیاسی دوره جهاد و مقاؤمت با انتشار هذیانهای تب آلود معاصر و با اعلام برئت پاردُکسیال با گذشته و یاران سابق اش ازآقای حنیف خان اتمر تنها بازمانده جنگ جلال آباد و سپاه رژیم دکتر نجیب الله رئیس رژیم کمونیست افغانستان اعلام حمایت نمود ،

با اینکه هنوزهم بسیاری از شعار دهنده گان ماهر و لفاظان سیاست بازمنجمله شخص حضرت یونس خان قانونی براین باورباشند شعارهای دروغین وپوپولیستی آنها خریداری دارند اما به روشنی می بینیم که واقیعت های موجود وسیرنزولی انگیزه ها ی جنگ دررکاب ریأکاران حکایت دیگری را تداعی میکنند . 

ما بارها در آشفته بازار کنونی از طرز تهیه سالاد متعفن شبه روشنفکری سخن گفته ایم اما هیچگاه مصداق عملی آن را نتوانیسته بودیم برزبان آوریم اکنون با صراحت  ووضاحت اعلام میکنیم که  حضرت یونس خان قانونی الگوی عام وتام  چنین سالاد متعفن ” سیأ ” سی پنداشته میشود . زیرا یونس خان بی هیچ سوابقی بصورت اعجوبه میخ خیمه و خرگاه خود را در وادیی دشمنان سوگند خورده وآنهم  از جنس داعش فرو کوفتند و با یاران و آشنایان قافله اش  وداع گفتند که باید برای چنین ورود به جمعی ازراهیان معلوم الحال جدید راه آتشین و مملو ازخشونت  خدمت حضرت یونس خان تبریک و تهنیت گفت اما در عین حال در یک جمع بندی سریع و دقیق که حاجت به تکرار نیست باید به حضور یونس خان قانونی مراتب تسلیت به عرض رساند ،

شاید حضرت یونس خان قانونی که بر طراحی ونقش بازی کردن درایجاد نظام مافیائی حاکم بر افغانستان فخر فروشی میکند از یاد برده است که انسان نه میتواند دریک نهضت اجتماعی ، صادقانه ، مطمئن و تا نهایت راه وفادار وراستین بماند مگر اینکه هم آهنگ با آن خودرا با زیور تقوی و مقاؤمت آراسته ساخته باشد و بسازد .

البته باید خدمت آقا یونس خان گفت و به عرض رساند که اساسأ تنها  انسان آراسته با تقوی و مقاؤمت نیست که در یک نهضت سیاسی و اجتماعی حضور می یابد ، چه بسا که ” اپورتونیستها ” ماجراجوها و لافوکهای نامور جامعه نیز در آن شرکت می جویند و جرثومه انحراف همه حرکتها و ناکامی همه نهضت ها را با مشارکت خویش زنده میدارند . شگفتا که درست برعکس ، تحقق هریک از فرضیه های فوق الذکر بستگی به وجود دیگری دارند . نه میتوان یک انسان  راستین وعدالت خواه بود و ماند پیش از آنکه در ذات خویش جوهر آنچنان خالص و خدائی بسازیم که براستی کمتر ازآن که حق ما در جامعه است بخاطر دیگری که حق کمتری دارد بخواهیم . یعنی برابری با دیگری را برتر از احقاق حق خویش تلقی کنیم . واین جزبا رسیدن به مرحله ای از ایثار که در جه ای از تکامل و جود معنوی آدمی است میسر نخواهد شد . چگونه میتوان جامعه ای براستی مالامال از عدالت داشت درحالیکه انگیزه های مادی افراد بویژه چیز فهمان آن جامعه را به حرکت می آورند و فلسفه مادی ، تلقی ما از وجود ما و زندگی ما را تشکیل میدهد …

وقتی حضرت یونس خان قانونی از حکایات درمه ای بنام بن سخن می گوید و به این نتیجه میرسد که استرتیژیی پاکستان مبنی بر حمایت کاذب  از قوم پشتون در افغانستان یک تیوریی برحق بوده است ، و باید آنرا در افغانستان نیز عملی ساخت لهذا به هرقیمتی که شده باید آنرا در افغانســـــتان نیزپیاده ســـــاخــــت

وبالاخره چگونه میتوان به خدا پرستی که پرستش ارزشهای متعالی است اندیشید در حالیکه نظامی که انسان ها درآن زندگی میکنند نظامی باشد که پول ومصرف و انگیزه های غریزی و مادی ، مالکیت ظالمانه فردی و استثمار طبقاتی بر آن حاکم است . چگونه میشود از دموکراسی و آزادیی سیاسی و فکری سخن گفت در حالیکه در راه تحکیم نظام ضد آزادی و مردم سالاری بورژوائی با روش های خشن مافیائی سینه های مانرا به قربانگاه آورده ایم و هرروز در راه چنین نظام کشته می دهیم ؟  دموکراسی و سرمایه داری ؟   نه میتوان دموکراسی را با همه انواع مروج آن با نظام سرمایه داریی تلفیق کرد مگر اینکه از دموکراسی پوشش دروغینی بسازیم که  برای پنهان نگه داشتن جنایات اندوهناک خویش برانسان قرانطین شده در زرورق حاکمیت مافیائی روا داشته میشود. بدون شک این کثیف ترین نوعی ازفریب وآفت بزرگ برای دموکراسی بوده است .!ممکن است در چنین نظامی انسانهای قرانطین شده در جامعه ای مانند افغانستان احساس آزادی کنند اما این یک احساس کاذب است ، ممکن است در چنین جوامعی همه افراد بصورت آزادانه بر صندوق های رأی حضور یابند اما قبل از آن پول و شعار های فریبنده است که رأی ها را درصندوق های رأی شان فروخته اند . بنابر این ممکن نیست آزادی داشت و احساس عرفانی و اخلاقی ووجودی ، مگر اینکه پیش از آن نظام زندگی نظامی باشد که که انسان را از بند زندگی مادی و اسارت اقتصاد رها سازد. این همه سازوکار را میتوان خودسازی نامید یعنی رشد هم آهنگ این سه بعد در خویش تا آنجا تقویت بخشیم که مخالف را و حتی دشمن فکری خویش را بخاطر تقدس آزادی تحمل کنیم و تنها بخاطر اینکه میتوانیم او را از آزادی تجلی  اندیشه خویش بازور باز نداریم وبنام مقدس ترین اصول مقدس ترین اصل را که آزادی رشد انسان از طریق تنوع اندیشه ها و تنوع انتخابها است با روشهای مافیائی و فاشستی پایمال نکنیم زیرا هنگامی که دیکتاتوری غالب است تصور اینکه عدالتی در جریان باشد باور فریبنده و خطر ناک است و هنگامیکه سرمایه داری با اعمال شیوه های مافیائی حاکم است ایمان به دموکراسی و آزادی انسان بزرگترین جوک تاریخ و ساده لوحی آشکار است . د ر پرتو چنین فعل و انفعالات است که حتی اندیشیدن به این فاجعه ها ، هم سنگینی بار خود سازی و هم هوشیاری و عقلانیتی که باید با آن همراه باشد مشخص میکند و این درس بزرگی را به مامی آموزد که روشنفکر شدن پیش از هر چیز مستلزم یک تحول گسترده ذهنی و یک تحول در بینش نسبت به انسان و هستی و سرانجام در شیــوه اندیشــــیدن ماست .

کشکول معارف و پروژه حیف ومیل یونس خان قانـونـــی!حالا ازساعات و دقائق عمر آدم شارلاتانی چون یونس خان قانونی که در سوابق ایام نیزکه بصورت بالقوه دارای پتانسیل حیف ومیل بوده است اگر بگذریم ولی از این بودجه ای سرسام آوری که در مدت تصدیی یونس قانونی درکشکولی بنام  معارف سرازیر می شد که نه میشود گذشت .تصور ش را بفرما که منصوبین تعلیم وایضأ تربیه افغانستان با هزاران عذر و منت و با ادوات و ابزار مدرن صوتی وتصویری به گوشه ، گوشه ای از شهر سرازیر شوند و با هپنو پیدیای هولناک آنسوی آبها و با چهره های نامرئی  جیب های مردم فقیر وبینوای را خالی کنند . ما و دیگر اذنابی که در کار”  فرهنگی ” اشتغال داشتیم  از همان روزی که ملتفت شدیم و به عین الیقین کشف نمودیم که در زیرنام کشکول اعانه برای معارف افغانستان که ازسوی یونس خان قانونی سرنانوای معارف بوجود آورده شده است به عنوان یک پروژه مشکوکی به پیش برده میشود که لابد در زیر کاسه نیم کاسه ای هست .  زیرا با تعویض پست وزارت معارف تمامی پول های جمع شده در کشکول معارف توسط افراد معلوم الحالی اما درعین حال شبه روشنفکران وابسته به شبکه های اقتصادی مافیائی درشهر بندریی دوبی  که بحیث بلند ترین مرکزتجارتی متعلق با امارات متحده عربی شناخته میشود سرمایه گذاری گردیده است 

جانباز جنگ جلال آباد و پــروژه خـــــــون آلـود فریــب  پیش ازاین از پیوستن یونس خان قانونی با تیم موهوم  انتخاباتی  بازجو حنیف خان  اتمر  ووداع با یاران سابق اش سخن  گفتیم اما اکنون لازم است در حد مجالی که داریم از ماهیت وسوابق استخباراتی  حنیف خان اتمر نیز ذکرمختصری بعمل آوریم . دوره بالنده ء حیات سیاسی حنیف اتمر پس از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ بوده است که وی درسمت معاونت یکی از ریاست های خدمات امنیت دولتی “خاد ” انجام وظیفه مینمود ودرعین حال ازآنعده  آزادی خواهان و نیروهای ضد ارتش سرخ و روشنفکران میهن دوستی که توسط پادوهای رژیم حاکم به اسارت می آمدند و در برابر شکنجه های بازجویان مقاؤمت می نمودند رژیم حاکم متوصل به خُدعه وفریب می گردید و برای اجرای پروژه فریب بزرگ برای اعتراف گیری بر مبارزه فرهنگی و سیاسی در مقابل رژیم وقت از حنیف خان اتمر طالب کمک می شدند  ووی با صورت مصنوعی حتی اعتراض  و خشم ظاهری بردیگربازجویان دوسیه های آزادی خواهان را با وعده ووعید های کاذب در دست خود می گرفت و به نام اینکه برای رهایی گرفتار شده گان باید کسی که به اسارت آمده است مطالبی  هرچند ناچیزی مبنی بر فعالیت شان در برابر رژیم حاکم بیان بدارند تا هرچه زودتر مقدمات رهائی شان فراهم شود ! که بدون شک این شیوه اعتراف گیری آنهم در محیط  مخوف وکاملأ بسته ای از زندان پلچرخی  تا اکنون وبا سپری شدن  سه دهه  درشیوه عملیاتی  حنیف خان اتمر ودیگراذنابی از طائفه ای امنیتی به مشاهده میرسد .بهترین وروشن ترین مثال این شیوه در دوره بازجویی حنیف خان اتمر،  تحقیق و بازجویی از چندین تن آزادی خواهانی همچون بشیربهمن دارای مدرک ماستری از انگلستان ، دیپلوم انجنیر عبدالطیف محمودی استاد در پولتخنیک کابل  دارای دیپلوم ماستری از روسیه شوروی ، و دیگر یاران با وفای شان بوده که بنام رهبریی و مدیریت گروه های چپی شعله جاوید به زندان پلچرخی آورده شده بودند و بازجویان وابسته به ریاست تحقیق خاد نتوانسته بودند علی الرغم بکار گیریی تمامی انواع شکنجه ها به منظور اعتراف بر مخالفت سیاسی با رژیم حاکم ازآنها اعتراف بگیرند ،

که سرانجام شیوه ای فریبنده اعتراف گیریی حنیف خان اتمر مؤثر افتاد و بسیار زود به اتهام وابسته گی با گروه های مخالف رژیم حاکم  در یک شب نسبتأ تاریک تیرباران شدند که با پیروزیی حکومت مجاهدین این بازجوی مجروح معرکه جلال آباد  راهی  پاکستان شد وبه سفارش شبکه های جاسوسی بویژه MI6 انگلیس در یکی از کمیته های کمک رسانی به آواره گان افغان در پست نازلی  و در موســسه نارویی ( NPO) که از طرف کمک هائ کلیسا (Norwegian Curc Aid ) تمویل میشد و به صفت تلفونچی به کار گماشته شد ، حنیف خان اتمر نظربه قایم ساختن روابط با رئیس همین موسسه به حیث محاسب عمومی انتخاب شد ، و رئیس موسسه ویرا به خاطر آموزش زبان اینگلیسی و کورسهائ قصیر المدت به انگلستان فرستاد و در آنجا علاوه به ارتباط  با اسخبارات بریتانیا بویژه MI6 زبان اینگلیسی را نیز فرا گرفت و در یک پست بلندی به کارگماشته شد .  

خدمات استخبارتی حنیف اتمرپس ازکنفـرانس بن یکی ازتفاؤتهای بارزحنیف خان اتمر این جاسوس مادر زاد شبکه های جهنمی جهان با دیگر جواسیس در این بوده و هست  که مشار الیه  برای خودش یک ” ویژه گی ” های داشت و دارد ولی دیگر برادران جاسوس نه ! مهمترین ویژه گی این جاسوس محترم در این است که حضرت حنیف خان اتمر با آرامش تمام وظیفه محوله اش را به انجام میرساند و این حنیف خان اتمرکه در انتخاب همراه ودوستان استخباراتی  کاملأ بی تکلف و” خروس نا به هنگام” تشریف دارد یعنی درست هنگامی که احساسات رقیقه عوام ما به یک مختصر آرامش و آسایشی نیاز پیدا میکند حضرت  اتمر خان  با یک چغلی بی سابقه ای چرت همه را پاره میکند ،

این را چه می کنی بلکه وی از چنان حس قوی مشامه برخوردار است که گروپ خون غلیظ شده دررگهای چند سال حیات  نابکاران و مریدان لاف و پتاق را تشخیص می کند چنانچه قبل ازانجام انتخابات سال ۲۰۱۴ ریأ ست جمهوری گروپ خون مملو ازریأ کاری مذهبی  اشرف خان غنی سابق احمدزی را تشخیص داده ووی رابنام ادای مراسم حج عمره در راستای معامله داعشی با سلاطین عرب  وادار به سفر حجاز نمود

حالا در یک جمع بندیی سریع و دقیق و مرور بر خدمات داعشی آقای حنیف خان اتمر برای تحقق  استراتیژیی امنیتی عربستان سعودی ، رژیم حزب مسلم لیگ محمد نوازشریف و رژیم جدید التأسیس برهبری نارندرا مودی Narendra Modi  حزب بهارت جانتا BJP)  ) Bharatiya Janata Party خلاصه اینکه آقای حنیف اتمر به نمائنده گی از تیم تحول وتداؤم برهبریی اشرف غنی احمدزی با استفاده از نفوذ چهارده ساله در سمت های گوناگون سیاسی نظم بخشیدن و تدارک عمومی پروژه ء داعش را رسمأ بر عهده گرفت

وقتی ارتش پاکستان بویژه سازمان جهنمی اطلاعات نظامی ارتش پاکستان ISI زمینه سقوط حکومت نوازشریف را فراهم آوردکار تأمینات لوژستیکی پروژه های حمایت از آزادی خواهان بلوچ و تحریک طالبان پاکستان که تازه با داعش یا همان دولت اسلامی بخش خراسان بیعت نموده بودند  و در مناطق مرزی چون کنر – نورستان – لغمان و برخی ساحات ولایت ننگرهار همچنان سپین بولدک کندهار جابجا شده بودند از سوی شورای امنیت  افغانستان و شبکه های استخباراتی هند بصورت منظم اکمال میگردید . تا اینکه فعالیت های درونی داعشی ها در مرکز کابل سرعت گرفت و آنگاه که ریاست دوره ای شورای امنیت برعهده کشور انگلستان قرار داشت در یک فیصله عاجل آقای حنیف اتمرمشاور امور امنیتی اشرف غنی  مجبور به برکناری گردید و پس از جلسه  شورای امنیت سازمان ملل بریاست وزیر خارجه انگلستان و سخنرانی خانم نیکی هیلی نمائنده امریکا در سازمان ملل مبنی بر تغییر استراتیژیک در برابر داعش آقای حنیف اتمرمشاور امور امنیتی اشرف غنی رسمأ  استعفای مبنی بر مخالفت با برخی از امور با دولت را اعلام داشت

و با معــرفی حمد الله محب که تحصیل یافته انگلستان و دارای همسر امریکائی است ریزش تمامی مهره های کوچک و بزرگی که از نظر شبکه های گوناگون استخباراتی دنیا مقیم در افغانستان با شورای امنیت بویژه حنیف خان اتمر ارتباط داشتند یکی پی دیگری وادار به استعفأ شدند .لهذا آنچه بصورت مجمل می خواهیم به آن اشاره کنیم نظر گاه باطل یونس خان قانونی است که بصورت فوق الذکر اما مختصر بدان مکثی صورت گرفت .

جالب و سخت شگفت انگیز آنجاست که علی الرغم برکناریی حنیف خان اتمر با توجه به شرائط مافیائی افغانستان که از سالهای سال بدینسو با باران زقوم  فریب و دروغ آبیاری میگردد وهر عضواین مافیای قدرت تلاش میکنند که خود را موفق و مهره کاملأ مناسب شرائط جامعه وانمود سازد و از لاف و پتاق سخن گویند برخی از ساده لوحان و تشنه گان قدرت و ثروت همچون یونس خان قانونی حرف های این پادو ها  را باور میکنند و تا آنجا به پیش میروند که متوصل به معادلات غلط بیگانه ها در باره مردم افغانستان میگردند ….

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا