گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » روز تاریخی استقلال افغانســـــتان و بد دفـــاع کـــردن طالبــــان !
روز تاریخی استقلال افغانســـــتان و بد دفـــاع کـــردن طالبــــان !

روز تاریخی استقلال افغانســـــتان و بد دفـــاع کـــردن طالبــــان !

شاید دیگر  برای هیچکسی  حتی آنانیکه معادلات تاریخی و سیاسی مبنی بر سازش و توطئه علیه سرزمین افغانستان را همیشه از ” زاویه منحنی ” خوشباوری و ساده اندیشی می نگریستند و غالبأ هنوز هم یکعده بیغم باشهای شبه منورغرق  دراین وادیی حیرت اند  سیاست مافیائی گاهی بر میخ و گاهی بر نعل طالبان مجهول  مانده باشد . دانشمند وارسته ای از مشرق زمین در جائی گفته است برای نابودیی یک ارزش تاریخی یک ملت بر آن حمله نکن بلکه از آن ضعیف دفاع کن ! حکومت طالبان یکی از مصداق های روشن این نظریه دانشمند گرامی است .حکایت از آنجا آغاز شد که به نا خبری از ؤقوع حوادث تاریخی فقط با پیروی متحجرانه و غیر عقلانی از آنچه که اجداد و نیاکان ما در طول تاریخ به اساس یک وجیبه ملی  روز ۲۸ اسد روز استقلال کشور را گرامی میداشتند بصورت ناقص در یکی از صالون های بزرگ که گفته میشود متعلق با وزارت دفاع ملی بوده محفل و مجلسی برپاداشتند .بدون آنکه ماهیت مسأله را بیان کنند بصورت کاریکاتوری قصه گوئی کردند وسخن گفتند . جایی تعجب است که هریکی از اکابری که فضائل آزادی خواهی و استقلال طلبی را بیان می کردند بر آنچه که مردان آزادی خواه آن دوران بویژه زنده یاد غازی آمان الله پادشاه افغانستان بر جا مانده بود بدون آنکه اسمی از آن مرحوم ببرند بصورت ریأ کارانه سخن می گفتند . میگویند روزی مرد چاقوکش و بی هُرزه ای را به دادگاه آوردند وقتی وکیل آن مرد دردفاع از وی صورت دعوی را که قبلأ تهیه نموده بود قرئت می کرد و در آن مؤکل خود را بی گناه و اصلأ نا خبر از جرم واقع شده خواند  متهم دست اش را بالاکرد و گفت : آقای قاضی من بر صورت دعوای که وکیل بنده قرئت می کند اعتراض دارم زیرا ایشان از کس دیگری که هیچ نه میشناسم دفاع میکند من آن قدر بی هرزه و بی غیرت هم نیستم که از آنچه که پیرامون زندگی ام سپری می شوند بی خبر باشم بلکه من نه تنها  خبر داشتم بلکه  بر سهم گرفتن در این قضیه نیز افتخار میکنم . قاضی روبه سوی وکیل کرد وبا لحن تند در خطاب به وکیل دعوی گفت ؛ آقای وکیل ! خواهش میکنم آنچه که راست است در صورت دعوی تان شامل سازید و از مسائل حاشیوی بپرهیزید . که اینجا دادگاه است !! آنچه در افغانستان کنونی می گذرد دقیقأ درمخالفت با روح و ماهیت استقلالی بوده که همه مردم  افغانستان اعم ازپشتون ، تاجیک ، هزاره ، ترکمن وسائر اقوام و مذاهب بصورت نسبی در حکومت پسا استقلال مینگریستند و آنها ی که چشم خود رابا دودست می بندند وبه خود تلقین میکنند که گویا جامه آزادی خواهانه استرداد استقلال افغانستان  ، صد درصد به تن شان برابراست بدون شک که نتوانیسته به یاد بیاورند و یاهم با دقت و ایمان نخوانده اند تا بفهمند که راه شان بسیار مشابه با راه و روش اکابروبزرگان  مشهورضد استقلال و پیشرفت افغانستان  محسوب میشود .این تشابه فکری و ماهوی مخالفان استقلال درفرامین و نظامنامه های  به مشاهده میرسد که وقتی نهضت آزادی خواهانه امانی به اثرتوطئه استعمار انگلیس توسط چند چهره منفور ضد ترقی واستقلال افغانستان به سقوط مواجه شد پیشوای سیاسی این حرکت ارتجاعی حبیب الله مشهوربه کلکانی به ارگ رفت وحکومت تشکیل داد وفرامینی صادرکرد که تمامی اقداماتی که در دوره حکومت چند ین ساله ای غازی امان الله صورت گرفته بود آنرا ملغی اعلام کرد .شاید اکثریتی  ازعزیزان ودوستان اهل قلم حمایت سراپاقُرص اذناب طائفه ای از” رَهبُران”  وابسته به هر قوم و نژاد و مذهبی که تعلق دارند از گفتمان متحجرانه غیر اجتهادی و غیر عقلانی پیروی میکنند از حاکمیت طالبان یک مسأله عادی و ” سیأ” سی ، استخباراتی تلقی نمایند که این نوع تحلیل در عصر کنونی و دسته بندی های تشکیلاتی در جایی خود  حائز  اهمیت است  . اما از آنجائیکه نطفه تمامی چنین تشکیلات طویل و عریضی ریشه در مذهب و آنهم از جنس خرافات دارد میتوان آنرا به عنوان گفتمانی شناسائی کرد

که ریشه درتاریخ سیاسی افغانستان دارد زیراگفتمانی که تعداد زیادی ازنیروهای  طالبان خود را ملزم به آن محسوب میکنند گفتمان بنیاد گرا و شریعت گراست که با دیگر انواع گفتمان های دینی در جهان اسلام متفاوت است . این مسأله وقتی تحقق یافت  که جناب گلبدین حکمتیار یکی از رهبران ومرشدان ارشد این جریان فقهی دریک سخنرانی تاریخی که درمحضرصد ها  تن ازهواداران اش در مورد شخصیت حبیب الله کلکانی پادشاهی که نتوانیست بیش از چند ماه بر اریکه قدرت باقی بماند ایراد نموده است .ایضأ شخص دیگری به اسم عبدالرسول سیاف که طی یک سناریوی استخباراتی از زندان کمونیست ها به پاکستان فرارنموده بودهرچند دردوردوم غلبه طالبان بر افغانستان در صف مخالفین آنها حضور دارد ولی از لحاظ اندیشه پیروی از همان اندیشه وگفتمان متحجرانه ای مینمایند که  اکثریتی از طالبان از آن پیروی میکنند

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا