گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ساقی به جام عدل بده باده …..
ساقی به جام عدل بده باده …..

ساقی به جام عدل بده باده …..

پژوهندگان در تاریخ اسلام به خوبی آگاهند که ، با گسترش سیاست اسلامی ، پیدایش اندیشه فقهی و حقوقی منظم و مدرن در اسلام یکی از ضروریات مهم بشمار آمد . ‘’ فقهای قدیم ، خواه عرب و خواه غیر عرب ، پیوسته کوشیدند تا سرمایه ی عظیمی از اندیشه های فقهی را فراهم آورند که بالاخره در مذاهب معروف ما جلوه گر شده است .

‘’در این مذاهب فقهی سه درجه از اجتهاد شناخته شده است .اندیشمندان و آگاهان به این نتیجه رسیده اند که :’’ حکم تاریخ این است که اندیشه های فرسوده شده ومقید به زمانی معین، هر گز نمی توانند در میان افراد ملتی که آنها را فرسوده کرده اند ، دوباره نیرو بگیرند .بینش تئوریک و ایدؤلو ژیک نسبت به واقعیتهای موجود و جاری فرق مملموس دارد به این نسبت است کسانیکه بینش تؤریک و ایدئولوژیک دارند از واقعیتهای موجود اجتماعی فاصله دارند .

وظیفه ای که مسلمانان و اندیشه وران امروزی در پیش دارند ، بسیار سنگین است ، آنها باید بی آنکه کاملا رشته ارتباط خود را با گذشته قطع نمایند و دست آورد های مهم گذشتگان را نادیده بگیرند که نمی توانند ، از نو در کل دستگاه فکری و مسلمانی بیندیشند .کسیکه کاملا به اهمیت و عظمت این و ظیفه حیاتی متوجه شده و بصیرت عمیق در تاریخ اندیشه و حیات اسلامی همراه با وسعت نظر حاصل از تجربه ی وسیع در مردم و اخلاق و آداب ایشان او را حلقه ی اتصال زنده ای میان گذشته و آینده ساخته است سید جمال الدین افغانی رحمت الله علیه بوده است . علامه اقبال لاهوری می گوید : ‘’اگر نیروی خستگی ناپذیر وی تجزیه نمی شد، و خود را وقف تحقیق در بارهء اسلام به عنوان دستگاه اعتقادی و اخلاقی می کرد ، امروز جهان اسلام از لحاظ عقلی بر پایه ی محکمتری قرار داشت . اما تنها راهی که برای ما باز است این است که به علوم جدید ، با وضعی احترام آمیز ولی مستقل نزدیک شویم ، و تعلیمات اسلامی را در روشنی این علوم ارزشیابی کنیم ، حتی اگر این کارسبب آن شود که با کسانی که پیش از ما بوده اند اختلاف پیداکنیم .‘سید السادات مولانا جمال : مقصود همان علامه سید جمال الدین است 

زنده از گفتار او سنگ و سفال

بسیاری از پژوهشگران ، نقطه آغاز موج اول بیداری اسلامی و بازگشت به اسلام ناب را در کشور مصر و حمله ناپلئون به این کشور در اوایل قرن نزدهم می دانند .موجی که به نیم قاره هند و افغانستان و ایران و کشور های عربی که بیشترین مواجهه با غرب داشتند سرایت کرد . لذا می توان سلطه سیاسی و اقتصادی و نفوذ و هجوم فکری و فرهنگی غرب علیه جهان اسلام را یکی از مهمترین علل بر انگیختن احساسات اسلام گرایی و اسلام گرایان دانست .سید جمال الدین افغانی ، علامه اقبال لاهوری . شیخ محمد عبده . عبدالرحمن کواکبی ، امام سید ابو الاعلی مودودی ، و امام حسن البناء و میرزای شیرازی، از رهبران بیداری اسلامی بشمار می روند ، که موج دوم بیداری اسلامی ، امواج تحولات و انقلاب فکری وسیاسی اسلامی ، و تقید به عدم جدایی دین از سیاست است .به گفته ای ، امام سید ابوالاعلی مودودی علیه الرحمه :روش فکر هر ملت و جامعه به فرهنگ وطرزفکر آن جامعه ارتباط دارد . زیرا فرهنگ هر ملت زیر بنای فکر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن ملت را می سازد .’’کشور مااز مدتهای متمادی به این طرف زیر اراده نظامهای مستبد قومی و اشغال نظامی بیگانگان و تهاجم فرهنگی و فکرو فرهنگ استعماری غربی قرار دارد . یقینا همه به این مشکل متفقند که : هجوم و سلطه ای تفکر و فرهنگ استعماری و تقلیدی غرب مانع بزرگ دربرابر رشد تفکر و فرهنگ اسلامی است .استبداد سیاسی و زمام داران فاسد و وابسته به کشور های غربی با حمایت غرب سبب قوت بیشترسلطه ی قبیله در جهان اسلام و در کشور ما شد ، و استعمار غرب از سران قبیله به نفع خود استفاده های فراوان نمود ، و نظام سیاسی را کاملا از زندگی سیاسی مسلمانان جداساخت .نظام سیاسی بنام اسلامی و مساعدت اقتصادی و حمایت غرب از استبداد و زمامداران مستبد و قبیله گرا و وابسطه ،نهضت دموکراسی مسلمانان را ضعیف وپراکنده ساخت و در بعضی مناطق کاملا سرکوب شد .                          (روش فکر معاصر اسلامی )

بیاکه مثل خلیل این طلسم در شکنیم

که جزتوهرچه درین دیردیده ام صنم است

علامه اقبال

ما در داخل کشور یعنی( تشکلات از نظر سیاسی) به وحدت دست نیافته ایم ، به این منظور وضع بسیار خطر آفرین است . تعصب قومی و مذهبی و گروهی ، محرومیت ، تنش و خشونت گسترده ی فعلی در کشور از آن حکایت دارد که همه چیز در مسیر انهدام به جلو می رود.مگر آنکه موفق شویم به اتفاق نظر در سیر و حرکت بسوی وحدت و هم نظر شدن رشد نمایم . اکنون در بین صفوف ما وحدت فرهنگی وجود ندارد ، عدهء تمام هم و غم شان تخریب فرهنگ ، مسخ تاریخ و نفرت علیه تمدن دیگران است .

دیگر چیزی از ماده و معنی در کشور نیست که از آسیب و ویرانی و وحشت در امان باشد .؟! احزاب مظهر قومگرایی و ستیزه جویی اند ؟ در حالیکه نه از دین و نه هم از نهضت ومردم نمایندگی می نمایند و نه هم از جریان صلح . قوم پرستی را وطن پرستی تعبیر می نمایند و مردم را بدان سوق می دهند وتشویق می نمایند ؟ تا حس کنند وچنان تفکر و عمل نمایند که گویی آن بخش معین از اجتماع که آنها در آن قرار دارند کل جامعه و اجتماع است !.

نزد آن قومی که ذرات شرف درخانه ی خون شان

کرده جا را بهر هر چیزی دگرحتی آدمیت تنگ

اخوان ثالث

‘’ و آنانیکه انسان را از خصو صیات پیش گفته محروم می کنند و می گویند که می خواهند کامل و صد رد صد صلح وامنیت و حکومت اسلامی مستقر سازند ! یا نا آگاهند و یا بسیار به قدرت عاشقندوعلاقه دارند ‘’ در حالیکه این گره هادر طول تاریخ و در عالم واقع پیش از آنکه منادی صلح و همبستگی ، آزادی و عدالت باشند ، موجد جنگ ، نزاع تفرقه خشونت و خود خواهی و انحصار طلبی شده اند . این همه به این دلیل بوده است که این گروه از مردم فقط همه چیز را در سیمای تعصب بار قومی شان خلاصه کرده اند . و آن را بر ترین راه نجات و رستگاری تشخیص داده اند .!براستی چه گونه می توان پذیرفت که قدرت و ثروت و منزلت اجتماعی و مواهب و مناصب دولتی ، مختص افراد انحصار طلب که ادعای به میراث بردن قدرت و حتی کشوررا به صورت توهمی در سر دارند می باشد ؟!

تجربه انسانی نشان داده است که اگر در پی نأمین عدالت و مساوات و آزادی و صلح ، و امنیت و مهار خشونت هستید ، حکومت و قوانین و مناصب و و مواهب نباید در انحصار و سلطه ی ، هیچ قوم و طبقه و، فرد و یا افرادی با هر قید و ادعا و عنوانی قرار گیرد .حکومت و و هرپدیده دیگری که خصلت و منفعت جمعی دارد باید در خدمت همه آحاد جامعه قرار گیرد ، تاعدالت و صلح و امنیت استقرار یابد و رسم ستمگری و انحصار طلبی و امتیاز بر افتد .

یک نگاهی را به چشم کم مبین

از تجلی های توحید است این

علامه اقبال

ساقی به جام عدل بده باده تا گدا

جرئت نیاورد که جهان پر بلا کند .

حافظ

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا