گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ۶جدی یک حماسه یایک تراژدی؟
۶جدی یک حماسه یایک تراژدی؟

۶جدی یک حماسه یایک تراژدی؟

ششم جدی تله ای که امریکا برای ارتش سرخ در افغانستان پهن کرده بود خوب موفق از اب درامد.همین بازی ای بود که امریکا چندین تریلیون دلار برای ان هزینه کرد.ارتش سرخ توسط مجاهدین به نیابت امریکا شکست خورد اما جای انرا اشغال گران امریکایی و ناتو پر کردند تا افغانستان را مامن دایمی تروریستان سازند تا باز هم به نیابت امریکا کل منطقه را به اشوب بکشند.شکست ارتش سرخ در افغانستان در کنار عوامل دیگر منجر به فروپاشی کامل شوروی گردید.اینک ۲۴ فبروری تله دیگر امریکا برای روسیه در اوکرایین.ایا اینبار این دام مرگ منجر به سقوط و فروپاشی روسیه خواهد شد،ما نمیدانیم انچه را میدانیم اینست که در هر صورت مردم اوکرایین پیروز نهایی نخواهند بود.مردم اوکرایین به نیابت امریکا گوشت دم توپ خواهند شد و سرزمین شان به ویرانه کامل بدل خواهد گشت و در پایان کار این امریکا و ناتو خواهد بود که بر سرزمین شان حکمفرما خواهند گشت.اوکرایینی ها اکنون برای امریکا می جنگند ،اینبار نیز امریکا ناسیونالیستهای افراطی و نازیها را در اوکرایین مامور ساخته اند تا مردم اوکرایین را قربانی اهداف فاشیسم بزرگ جهانی سازند.این همان بازی همیشگی و کهنه قدرتهای بزرگ شیطانی جهانیست که از جنگ رویاروی با یکدیگر خودداری کرده کشورها و سرزمینهای ثالث را میدان نبرد خود قرار میدهند،رهبران نادان ،بیعرضه و خود فروخته شان را میخرند تا برای دیگران بجنگند و پیروزی دیگران را تضمین کنند یا به عباره دیگر پیروزی خود و ملت خود را به دیگران بفروشند.ارتش سرخ در افغانستان شکست خورد ،این شکست بدست مردم افغانستان رقم خورد اما مردم بر سرنوشت خودشان حاکم نشدند و اراده خودشان رویداد های بعدی را رقم نزد.مردم خواهان ازادی،امنیت،عدالت و صلح و ثبات پایدار بودند که به هیچکدام نرسیدند برعکس امروز جان و مال و ناموس شان و کرامت انسانی شان همه لگدمال سم ستوران یک گروه تروریست و وحشی گشته است.ایا شکست ارتش سرخ حماسه پیروزی مردم افغانستان است یا قدرت شیطانی امریکا بود که با اجیر کردن رهبران جهادی و روپوش کردن اهداف استعماری خود با جهاد انرا از مردم افغانستان به سرقت برد.هیچ جنگ و فداکاری ای که در پیشگاه ان رهبران صادق،مشفق و متعهد به نوامیس بزرگ ملی قرارنداشته باشد حتی اگر نام انرا جهاد بگذاریم پیروزی و بهروزی ای برای مردم نخواهد اورد.این فقط مبارزه و کارگردانی اگاهانه مردم است که پیروزی نهایی و سعادت شان را تضمین میکند.ایا ملت افغانستان برای این جهاد کرد تا تروریستان وحشی بر سرنوشت شان مسلط گردند ؟

هگل به درستی میگفت که مردمان نا اگاه و بی اراده مواد سوخت رایگان چرخ تاریخند.او تاریخ را گذرگاه کارگردانی و تکامل اگاهی انسان میدانست که در لابلای رویداد های دشوار و متنازع خودش را تحقق خواهد بخشید، اینرا کارگردانی عقل در تاریخ تعبیر میکرد.تاریخ نشان میدهد که ما به این راه نرفته ایم.انانکه این بازی را اگاهانه و عاقلانه بازی نکنند تاریخ نامی ازانها نخواهد برد.اگر این یک تراژدیست انرا کی خواهد سرود؟حسنین هیکل سردبیر روزنامه الاهرام مصر میگوید ما قرنها با هم می جنگیدیم بدون اینکه همدیگر را بشناسیم و برای کسانی می جنگیدیم که یکدیگر را می شناختند و با همدیگر ، مستقیم،نمی جنگیدند …تا روزی که غرش توپها خاموش شوند و دود و غبار میدانهای جنگ فرو بنشینند تا ما در روی یکدیگر بنگریم و همدیگر را بشناسیم که ما برادریم و نباید با همدیگر بجنگیم.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا