سیاست تهدید وتـأمین خلیل زاد !

همان طوریکه مستحضر شده اید زلمی خان خلیل زاد شهروند افغان تبارایالات متحده امریکا وازسهمداران بزرگ شرکت سابق یونوکال و شرون جدید که از دوران جنگ سرد مشغول خدمت به زیرپرچم امریکا در افغانستان است  پس ازیک  وقفه طولانی که ازدیر بدینسو یعنی آنگاهی که ملا عبدالغنی برادر به عنوان  زندانی” سیأ ” سی و ازدهشت افگنان بسیار محترم درزندان های پاکستان درحالی نقش بازی میکرد که اعضای پائین رتبه گروه طالبان توسط مأموران و افسران ارتش پاکستان در بدل مواجب ناچیزی به اتهام دهشت افگنی توسط مأموران CIA ایالات متحده امریکا روانه زندان مخوف گوانتانامو گردیدند ولی آغا ملا عبدالغنی برادربه استشاره های استخباراتی شخص حضور جلالتمآب خلیلزاد  بنام زندانی در پاکستان نگهداری می شد . گمان بنده و همه اذناب حوزه جستجو و تحقیق این است که زلمی خان که ازسوی بوشِ پسر “زل” خطاب می شد برآسپ  ملا غنی برادر که وی در دوره اول حاکمیت طالبان مشوق تربیت طالبان در پوهنتون نبراسکای امریکا بود که چندین عدد طالب را به کمک شرکت بین المللی نفت وگاز یونو کال سابق که “زل ” ازسهمداران عمده آن محسوب می شد به غلط شرط گذشته بودند ودرست همین امرسبب شده بود که علی الرغم سیاست های چانه وفشارارتش پاکستان و تلاشهای برضد سرزمین آبائی اش که در آن تولد یافته بود سرانجام آسپ ملا برادرآخند طالب را به دائره حلال به حیث آسپ برنده رساند .با تأسف و اندوه فروان که این خواب های زلمی خلیل زاد دریک سناریوی دیگراستخباراتی چنانچه برنامه زلمی خلیل زاد بود تحقق نه یافت خلاصه اینکه دریک صبحی که خلیلزاد تازه از خواب بیدارشده بود وناگهان  زنگ تلفن به صدا در آمد و گفت : هلو ، هلو، شما با چه کسی کار دارید ؟ آنطرف که شخصی با صدای باریک به اسم عارف یعقوبی یکی از ژورنالیست های ورزیده شبکه تلویزیونی افغانستان انترناسیونال بود گفت : من …هستم می خواستم با شما در باره آخرین وضعیت افغانستان گفتگو داشته باشم ، خلیلزاد نیز پذیرفت و قرار ملاقات گذاشتند که در نخستین بخشی ازآن گفتگو که با شتاب فروان تلاش میکرد هرچه زودترمخالفان حکومت طالبان بشنوند و یکی پی دیگری در مراسم بیعت مجهول و مجعول با امیر المؤمنین و پیشوایی طالبان حضور پیدا کنند گفت :کسانی که مخالف هستند و در گذشته در نظام بودند و اشخاص مهم نظام های گذشته بودند باید پس بروند به افغانستان از آنجا میتوانند مؤثر باشند

…در آنجا طالبان عفو عمومی را اعلام کرده  و کسی را نه کشته اند …دکتر عبدالله کی یک از کلانترین کلانها بوده از یک مدت طولانی در آنجا بوده کشته نه شده ، مه خوش هستم که جناب آقای کرزی هنوز در آنجا هست ، مشکلات هست درصحبت ها در این شکی نیست اما دیگران هم میتوانند در خانه های خود باشند ، با مردم خود باشند هرچند میگویند  که آن قدر طرفدار ندارند و مردم از ایشان متأثر هستند اما چرا نه می روند در وطن خود زندگی نه میکنند ؟طالبان از همان آغاز اعلام حکومت تک محورطالبانی برای دعوت و بیعت  کارمندان و اکابر نظام ساقط شده ای مافیائی بنام جمهوری اسلامی افغانستان ” که نه جمهوری بود و نه اسلامی ” برهبریی اشرف غنی کمیسیون تماس با مخالفان را ایجاد نمود که بسیاری از اراکین نظام بیست سال حاکمیت را فراخواند و در نتیجه تماس ها ی  این کمیسیون بسیاری از مأموران نظام مافیائی برهبریی اشرف غنی وارد کابل گردیدند که تعداد شان پس از جابجا ساختن سرمایه های شان دوباره به بیرون از کشور بازگشتند .

اما این بار یکی از طراحان و معماران اصلی نظام بیست ساله زلمی خان خلیلزاد که مالک سرمایه های گزافی در افغانستان است به صحنه آمد و از مخالفان نظام خواست تا به کشور شان برگردند و در ساختار و اعمار کشور سهم بگیرند .نقشه هر ساختار سیاسی و تشکیلاتی را میتوان بر مبنای مدل های مادر و الگوهای مختلفی ترسیم کرد و به وسیله آنها به توصیف جغرافیا و مساحت واحدی پرداخت یکی ازاین مدل های مادر که بنیادی ترین آنها نیز هست الگوی هرم قدرت است این الگو از این جهت بنیادی ترین مدل فرض میگردد که بنیاد خود راپیرامون مفهوم اصلی ومحوری سیاست یعنی قدرت باضافه ثروت  قرار داده و رده بندی لایه های پیشنهادی خود رابرمبنای میزان قدرت آنها در نظر گرفته است.بدون شک نظام اقتصادی بازار آزاد که ازدیربدینسودرافغانستان بصورت یک کمیدی اعمال میشود ودرفوقانی ترین سطح جامعه سیاسی باهِزُم خرافات مشتعل می گردد.

بدون شک که زلمی خلیلزاد واذناب موافق (طالبان ) و مخالف که گروه های فراری و تبعیدیی پسا طالبان را تشکیل می دهند درمجموع ازالگوی بازارآزاد اقتصادی پیروی میکنند. البته با این تفاؤت که مافیایی قبل طالبانی با مجوز شبه مشروعیت” سیا “سی و با داشتن وثیقه موسوم به قانون اساسی افغانستان  که هیچگاه به اندام جامعه افغانی تناسب نداشت و طالبان که بصورت دراماتیک بر آریکه قدرت جامعه حضور پیداکردند و با داشتن  گفتمان متحجرانه مذهبی نیاز به هیچگونه شفافیت که ازلایه های قانون و تعیین حوزه مسؤلیت  در جامعه به شمار می آیند نه می بینند  اینجاست که یکی ازاکابرو شرکای  شناخته شده این هرم موهوم قدرت نامشروع درحوزه سیاست یعنی زلمی خلیلزاد یکی از سهمداران  بزرگترین شرکت یونوکال ”  Unocal”  Union Oil Company of California  طی یک مؤعظه هدفمندانه همه اذناب فراری و نیمه فراری دوران  حکومت مافیائی بریاست محمد اشرف غنی همسر رولاسعد غنی  Rula F. Saadah Ghani خواهریکی ازسهمداران شرکت جهانی خطیب العالمی  که باقرارداد اعمارمجدد قصردارالامان واینک قرارداد پروژه قوش تیپه  واقع درولسوالی کلدارولایت بلخ که ازسوی ملاعبدالغنی برادرمعاون اول طالبان  بازگشائی شد وگفتـه می شود که مشارُالیـه “ملا برادرآخند”به کمک نقدیی حاجی عبدالرحمن الکوزی ازسهمداران عمده شرکت خطیب العالمی درشرکت مذکورکه به اسم شرکت انکشاف ملی فعالیت میکند وارد این رقابت شده است که هیچگاه موردرضایت زلمی خلیلزاد نه میباشد واحتمالأ اظهارات آقای خلیلزاد نیز غرض فشار بر دوست جان جانی اش ” ملا برادرآخند ” صورت گرفته باشد. جالب ترین و درعین حال دردناک ترین بخشی از گفتگوی زلمی خلیلزاد نمائنده و سهمدار  شرکت بین المللی نفت وگاز شرون که از چند دهه بدینسو بنام صلح در افغانستان ثروت اندوزی میکند در بخشی از آخرین گفتگویش با عارف یعقوبی روزنامه نگار افغان که برای تلویزیون افغانستان انتر ناسیونال گزارش تهیه میکند پرده اصلی ایکه بر چهره اش به عنوان یک میانجی و مصلح افتاده بود برچیده شد وبه عنوان مجریی تروریزم و دهشت افگنی نمایان شد .خواننده گان و شنوینده گان عزیز این نوع تصؤر نه فرمایند که زلمی خان خلیلزاد حتمأ مرد سیاست است ازکشتن و شکنجه وبدار زدن بی گناهان خوشش نه می آید . نه هرگزنه !

زیرا وقتی زلمی خلیلزاد دلال مظلمه که در نقش سفیر امریکا به افغانستان آمده بود می گوید که گویا : سربازان امریکا پیش مه یعنی زلمی خلیلزاد می آمدند و می گفتند که ما از کشتن افغانها خسته شدیم و هرروز ما می کشیم !! غرض عرض ما از بیان مقدمه فوق این است که برخلاف روال عادی مهاجرتها و نقل وانتقال نیروهای بشری به سائربلاد که وقتی یکی ازواحد های بشری در قلمرو یک جغرافیای معین دچارمشکلات اساسی که لازمه هجرت وآوارگی بوده باشد و حجرات وجود آنها با سوهان نرم یک اندیشه ء مملو ازعدم خشونت ودیگر پذیری با معیارهای انسانی تراشیده میشود برخلاف این روال انساج وهورمون های وجود آقای زلمی خلیلزاد با تکه ها وکتله های ازمنافع اقتصادی وبیشتراستخباراتی استعمارنو پوشانیده میشود طبیعی است که وقتی سربازان استعمار برای راه نشان دادن به این دلال مظلمه که در جامه سفیر اهلی شده در کابل حضور دارد مراجعه می کنند وی حضورسربازان رابا چنین لحن ذلیلانه انعقاد معاهده با طالبان را که گویا سربازان امریکا که ازکشتن افغانها خسته شده بودند ما به امضای قرار داد با طالبان تن دادیم . از گفتار و اظهارات زلمی خلیلزاد چنین برمی اید که انگیزه انعقاد قرارداد با طالبان که بنام مواقفتنامه صلح طالبان با امریکا به امضأ رسیده بود همین خسته گی کشتار بی وقفه بی گناهان افغان بوده که خود یک انگیزه نامشروع و ذشت برای تحقق یک واقیعت است .