وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
متأ سفانه عادت به جمع آوری اخبار ضبط و ثبت هرتازه مرید ی را نداریم و الأ چه بسا می توانیستیم امروز وقتی شطحیات و هذیان های رنگین خان مشهور به داد فر سپنتا یکی ازشبه روشنفکران معروف به هوادارمکتب فرانکفورتی را که در یک نشستی که توسط مرکز مطالعات استراتیژیک افغانستان ارشاد فرمود ه است بصورت مستدل جواب دم کف اش میدادیم هرچند آغا رنگین خان که هنوز هم آسب اش را در طویله حامد خان کرزی می بندد فی الواقع عرائیض ما به ایشان درمقام تأثیر نیست ، فلذا ما که عزم کرده ایم و نیت جزم که هروقت ایشان و یاهم سائر اذناب خانقاه شریف ارگ پا راکج نهند با امکانات در دست داشته خویش وبا صدای بلند بگوئیـم که آغا رنگین خان خیـریت است انشــــأالله ؟ ما را یاد ترا فراموش ! شما با این هذیان ها و شطحیات بفهمی نه فهمی آبروی حوزه حقوق وعلوم سیاسی را بردید. اکنون وپس ازهجده سال خواب می بینی و می فرمائی که :
ما هجده سال پشت جبهه طالبان هیچ مبارزه ای نکردیم و دررأس آنها ایالات متحده امریکا و متحدانش این پشت جبهه را سیستماتیک تقویت کردند این واقیعت قضیه است ….آغا رنگین خان ! صحت خواب ! پس شما هجده سال تمام بحیث پادومکتب فرانکفورتی و ازفعالان جنبش مترقی روشنفکری در کشتار بی رحمانه لشکری از بیگانه ها دست داشتید ؟ ما سوا از آن پنجاه هزار دالر پول های ناچیزی که بنام چادرهمسرت از برادران آنسوی مرز یعنی جمهوریی اسلامی ایران گرفته بودید و به اعتراف خودت که در صفحه ۷۴۰ کتاب منصوب به شما ” سیاست افغانستان روایتی از درون ” حکایت آن دالر های سبزاینگونه به نمائیش کشیده شده است . …
درشب ضیافت برای وزرای خارجه و هئیت های دوکشور در یکی از اتاق ها غذا تهیه کرده بودند ، سرمیز نان ما از هردری سخن گفتیم ، از خانواده های ما ،از حقوق زن و مسائلی مانند آن ، خانم آقای متکی ، مشاوروی در امور حقوق زنان در وزارت خارجه بود وی را بعد ها در کنفرانسی در ایران دیدم ، خانم بسیار باادب ومحترمی بود بعد از صرف غذا آقای متکی یک پاکت بزرگ وسر بسته را به من داد من این پاکت را بدون آنکه به محتوای آن نظری بیافکنم به محافظم سپردم درمیان وزرای خارجه رسم بود که بعد از ضیافت های رسمی به هم دیگر شان هدیه می دادند .من درچاشت همان روز به 
آقای متکی ( منوچهر متکی وزیر خارجه دوران محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران (ن) یک ظرف لاجوردی هدیه داده بودم چند روزی گذشت تا من به یاد پاکت افتادم وقتی سراغ پاکت را گرفتم گفتند که روی میز کار گذشته اند و آن پاکت زرد رنگ بزرگ را آوردند و بدستم گرفتم حدس زدم که باید محتوای آن پول باشد . در میان پاکت پنجاه هزار دالر بود به رئیس جمهور افغانستان تماس گرفتم وبه اودوپیشنهادکردم یکی اینکه سفیرایران را به وزارت خارجه بخواهم ودرحضورخبرنگاران پول را پس بدهم دوم اینکه پول را به حساب وزارت مالیه تحویل کرده وازآن برای ترمیم مرکزگرمیهای تعمیر نوساخته ی وزارت استفاده کنم.پیشنهاد دومی موردقبول واقع شد دراعلامیه مطبوعاتی ازکمک وزیرمحترم خارجه ایران برایرفع نیازمندی هایعاجل وزارت خارجه تشکرکردم
“توجه فرمودید که این برادرعزیزماشاه غاسی رنگین خان داد فرباچه ادبیات رنگین حق السکوت کشـــوربرادراســــلامی ایران راتوجــیه دیپلومـــــاتیک می فرمایــــند.!!ما که به حکم حال واحوال مافیای حاکم برجهان ازدیربدینسوعوام ایم اما چنانچه بر حافظه تاریخی مان شرط می بندیم وقتی چنین اظهارات شاه غاسی رنگین خان دادفر را با گوشهای مان شنیدیم سخت متعجب شدیم و تعجب مان نه به دلیل اینکه گویا ما سخنان ناب وراهگشای
یک رهبرآزادی خواه ضداستعماری را شنیده باشیم وطبعأ با شنیدن چنین شعارهای بی مصرف حساسیت همه آزادی خواهان وعدالت طلبان دربرابر وضعیت پیچیده کنونی درافغانستان برانگیخته میشودبلکه به دلیل اینکه چگونه شده یکی ازنامورترین درسخوانده های مملکت که همین رنگین خان سپنتا باشد به سان کمیدین مشهورکشورآصف جلالی که درنقش کاکاآصف برای به خنده آوردن تماشاچیان سخن میگوید !
زبان ما مودرآورد تا بگوئیم که ای غافلان وای بی خبران!یقه پیراهن این بی صاحب مانده رنگین خان و دیگر اذناب شریفی را بگیرید که این اظهارات شان تابع مزاج منافع شان است .آخیرشما زبان بسته ها چه وقت می خواهید ملتفت شوید ؟وآیا ملتفت هستید یانه که درسخوانده های عزیزی چون رنگین خان سپنتا وصد ها تن ازیاران مکتب فرانکفورتی اش که خواب های شانرا در” جامعه باز و دشمنان آن ” اثر معروفی از کارل پوپر Karl Popper فیلسوف نامور اطریشی انگلیسی به مثابه خواب نامه مورد اعتماد تعبیر وتفسیر مینمایند درانهدام و فروریزیی تمدن بزرگ وفرهنگ باستانی افغانستان بیش ازهر بیگانه تقصیر دارند . قبول ندارید ؟پس این سخنان حضرت رنگین خان سپنتا را ضرور بشنوید :
بشنوید که این پیرو مخلص مکتب فرانکفورت چه می فرمایند ؟ وی با صراحت عام وتام ودر کمال جرئت در برابریکی از ژورنالیست های جوان عرصه مطبوعات چنین اعتراف می کند “به مجردی که من مشاورروابط بین المللی بودم در تمام گفتمانهای سیاسی حضور داشتم من متن نخستین اعلامیه همکاری های استراتیژیک با ایالات متحده امریکا را من نوشته کردم ! متن قرارداد جانب افغانستان را ، خطوط کلی قرار داد با امریکا ، با ناتو ، قرار داد امنیتی را با امریکا ، با ناتو با آلمان با فرانسه با ایتالیا با هند این ها کارهای هست که من نوشته کردم …
حضرت مرید سینه چاک مکتب فرانکفورت که اکثر خواب هایش را درآئینه ” جامعه باز و دشمنان آن ” تعبیر و تفسیر میکند پس از شهکار های استراتیژیک در زمینه قرارداد نویسی با الهام از خواب نامه اش نگاه به قدرت در جامعه را اینگونه بیان می دارد .” قدرت تنها به زنجیربسته کردن ویا غارت کردن و کاخ ساختن نیست ، قدرت بلکه براین است که شما به عنوان یک آدمی که وظیف شما پالیسی سازی است چقدر بر تبلور پالیسی ها نقش دارید ؟ 
دراین زمینه مه فکر میکنم که من بسیار موفق بودم وطبیعی است که مواردی هم بوده ولی کارمن نبوده مثل پروسه صلح، بد شدن رابطه با ایالات متحده امریکا من درمسائل بسیاری با رئیس جمهورکرزی موافق بودم ولی در برخی مسائل هم موافق نبودم!!امااین مرید خود خوانده بوقلمون گونه خانقاه مکتب فرانکفورت نه تنها برخلاف واقیعت های امروزی بلکه بر گواهی اظهارات همین دوروز قبل شخص حضرت رنگین خان که در مسأله پیشرفت و ترقی کشور فقط در مقطعی که حضرت با کلیمات مبالغه آمیز اش ازآن یاد آوری می فرمایند و درتکمیل سخنان اش اینگونه اظهار میدارد .!” دردوران حکومتی که مه عضو ازو بودم افغانستان به پیشرفت های بسیارعظیم تاریخی دست یافت ….جالب ترین بخش سخنانش آنگاه بوده که وی در جایی می فرمایند ..شخص حامد کرزی بدون شک در فرهنگ همدیگر پذیری در افغانستان ۱۳ سال گذشته یک نقش بسیار قاطع داشته است . …..وقتی حضرت رنگین خان به عنوان حامی اصلی سیاست ها و استراتیژیی ایالات متحده امریکا معرفی میدارد آن را با چنین نحوی بیان میدارد . 
برمی گردیم به غرب ستیزی ببینید شما می فهمید که یکی از جدال های بسیار شدید میان مه ورئیس جمهور در موضوع برخورد ما با ایالات متحده امریکا بود .!من هر گز طرفدار این برخورد نبودم با اینکه یک چیزی را مه میدانم که تیورئی کاؤس بحران و هرج ومرج خلاق بحران که نیو محافظه کاران امریکا مطرح کردند بعد از هجوم به عراق بخصوص و بعدأ در استراتیژی آنها که تا زمانیکه این هرج ومرج سازنده یا ” کریاتیک کاؤس “گفته تا زمانی که به یک نظام منتهی شود ، بیست تا سی سال را در برمیگیرد …اما این حضرت رنگین خان برای ارضای غرائز قدرت اش نه میگذرد به عنوان یک مهره بسیار قدرت مند در نظام افغانستان مطرح نگردد لهذا می فرماید که : دربیشتر جلسات مه بودم هیچ عضودیگر کابینه افغانستان آنقدردرجلساتی که با خارجی ها بوده البته درجلسات داخلی ها آقای خرم بود وجناب داؤد زی اینها بیشتر بودند مه به اوگپها زیاد کار نداشتم اما بحیث وزیرخارجه و بعد ها مشاورامنیت ملی چون وظیفه ام پایسی سازی بود یک آدم اوپراتیفی نبودم ونه می خواستم باشم ….
در گفتگوی طولانی که میان اوبا ما وحامد کرزی برگزارشد صرف ازجانب امریکا مشاور امنیت ملی امریکا وازجانب افغانستان صرف من بودم وما تنها کسی بودم که نوت گرفتم هیچ کسی دیگرنبود موارد فروان دیگری هم هست به دلائیلی که شما هم میتوانید حدس بزنید که شاید ایجاب میکر که یک وزیر دیگری هیأت افغانستان را مدیریت میکر اما مه را موظف میساختند که بعدأ گزارشها را به حامد کرزی میدادم ، اما وقتی جلسات سران برگزار می شد ریاست آنرا رئیس جمهور میکرد و گفتگو ها مثلأ در انگلستان و خیلی گفتگو های من بودم که دیگر کسان نبودند ….” والی الاخر
