گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » تبریک یا تسلیت یک رویداد ؟!
تبریک یا تسلیت یک رویداد ؟!

تبریک یا تسلیت یک رویداد ؟!

از همان روزی که ملتفت شدیم نه تنها رهبران اعظم و اکابر جهاد مقدس  مردم افغانستان بلکه همه فعالان سیاسی اعم از چپ و راست نه تنها از توان اداره و مدیریت یک نانوائی  بی بهره اند بلکه با ساده انگاری های که دارند لقمه بسیار لذیذی  برای شبکه های استخباراتی کشور های بیگانه بوده اند و با بهای اندکی بزرگترین ارزشها ی ملی افغانستان باستانی را به معامله می گذرانند با خود ما گفتیم و با خداوند پاک عهد بستیم که اگرزنده ماندیم پرده از روی این همه دجالانی که درراه  رسیدن به اهداف شوم بیگانه ها لباس های از فریب با نام های گوناگون ودلنشین مانند سوسیالیزم ،ایجاد جامعه بدون طبقات ، حکومت صد در صد اسلامی ! تحکیم دموکراسی و لبرالیزم …..در مقاطعی مختلفی بالخصوص در طول وعرض  پنج دهه  تاریخ آخیر کشور جنگ زده افغانستان بر تن کرده اند بر میاندازیم ! آری ! بتاریخ مورخ دهم حوت ۱۴۰۱ هجری شمسی  بطور علی الحساب اکابر امارت طالبان  منجمله برخی اذنابی که بگوئی نه گوئی بازمانده های رژیم گذشته بودند ناگهان در یکی از سالونهای  مجلل خانقاه ارگ کابل گرد هم آمدند و یاد بودی از رویداد سومین سالگرد موافقتنامه دوحه را که در همین روز فی مابین طالبان و ایالات متحده امریکا به امضأ رسیده بود گرامی داشت بعمل اوردند  . اما با توجه به اینکه به گفته امضأ کننده گان این معاهده از آن سه سال سپری میشودلاجرم باید پرسید که براستی هم اگراین معاهده با این عظمت تاریخی  که از سوی همه با چنان آب وتاب یاد گردید بوده باشد پس چرا دردوسال  سال ماضی  علی الخصوص در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی از آن یاد بود بعمل نیامده بود ؟ بدون شک در سالهای ماضی سنت براین جاری بود که سخنگویان هر دوجناح یعنی نظام حاکم بر افغانستان که بصورت مافیائی زیرنام انتخابات و مردم سالاری بصورت فریبنده حاکمیت داشت و بدون درنظرداشت ارزشهای تاریخی واعتقادیی  مردم افغانستان بصورت غیرعادلانه زمام امور رادرحالیکه هیچگاه به این معاهده و حتی نسبت به نشست دوحه نظرمساعدی نداشت . ایضأ امارت طالبان نیز که از استراتیژیی منطقویی برخی ازکشورهای منطقه که رقیبان سنتی امریکا وناتومحسوب می شدند بهره می بردند وازسیاست گاهی برمیخ وگاهی برنعل پیروی میکردند دررویکرد های سیاسی واقتصادی به دلیل از نظرانداخته شدن وحتی محدود ساختن علم دراسارت شریعت یعنی تقسیم بندیی علوم از نظرآنها به “علوم شرعی وغیرشرعی “رویی دیگر سِکه ای محسوب می شدند که بنام دولت جمهوری اسلامی افغانستان حکمرانی میکردروی همین دلیل نیزاکثریتی ازاعضای امارت  طالبان بدون آنکه از ظرفیت علمی و تجارب عملی در حوزه اقتصاد و حقوق بهره مند  باشند با سرتنبه گی بی نظیری امور کشور را درحالی به پیش میبرند که ازلحاظ توان مندیی لازم علمی درعرصه کار اندکترین معلوماتی ندارند . درحالیکه طبق موافقتنامه دوحه ودرنتیجه مذاکرات بین الافغانی باید دولت جدید که مستلزم تعهد ،علم ، تقوی و داشتن تجارب لازم درامور دولتی و خدماتی است تشکیل می گردید که با تأسف این امر نه تنها صورت نه گرفت بلکه با اعلام حاکمیت سرپرست امارت طالبان تمامی ارزوهای تشکیل یک دولت مشترک وهمه شمول با خاک یکسان گردید که باید فقدان این جوهر سرنوشت مردم جنگزده  افغانستان  را به همه اطراف یعنی طالبان وحتی ایالات متحده امریکا باید تسلیت گفت که البته به دلیل عدم اعتقاد طالبان برگفتمانی  بنام دولت سازی در جامعه و ارتباط مبهم و پارا دُکسیال اکثریتی از هواداران قرئت طالبانی با پدیده ای بنام دولت مقصر اصلی پنداشته میشوند .

در واقع آنچه که امروز در جامعه خود می بینیم مرحله تکاملی بیست سال حاکمیت شبه دموکراتیک مافیایی است که با  فقدان عدالت وترویج حس  ازخود بیگانه گی در جامعه سنتی افغانستان استحکام یافته است .چنانچه همین مبحث پس ازآنکه سرزمین افغانستان در مغائرت با تمامی مفرادات موافقتنامه دوحه بویژه در امر تشکیل حکومت بین الافغانی اما به ظاهر در انطباق با آن معاهده از سوی گروه طالبان بنام امارت اسلامی و بدون اجرای گفتگوهای بین الافغانی تسخیر گردید زلمی خلیلزاد که معمارافغان تبار امریکائی این موافقتنامهدر برابر این پرسش آقای داوؤد قاریزاده که آیا موافقتنامه دوحه را باید یک معاهده ناکام تلقی کرد یا یک قرارداد موفق ؟ خلیلزاد درجواب گفت :

اول باید دید و گفت که چرا امریکا فیصله کرد که موافقتنامه دوحه را انتخاب کرد برای برآمدن از افغانستان  ؟ مسأله اساسی این بود که امریکا به این فیصله رسید در دوسه سال قبل ازمعاهده خصوصأ در دوره رئیس جمهورترو مپ که پروژه افغانستان بطرفی که باید میرفت نه میرود از نگاه نظامی طالبان داشتند پیشرفت میکردند

اگر این برادران مسؤل و این مقامات عزیز طالبان اماراتی  یک مختصر عنایتی ، توجهی به موافقتنامه هرچند مجعول دوحه بفرمایند ، و حتی نیم نگاهی بلکه کمتر به آن موافقتنامه داشته باشند لابد ما هم خوش و خدا هم راضی ! حالأ این موافقتنامه را برای چندمین بار خدمت همه عزیزان تقدیم میداریم زیرا محتمل است در شعبده بازی های استخباراتی و ضعف حافظه ء عزیزان اماراتی که نسبت مشغله های زیادی برای آدمیان واقع میگردند .

بحث انحراف برادران طالب بالخصوص آنگاه که عبدالغنی خان برادرکه به مناسبت سومین سالگردمعاهده ای دوحه دریک محفل مبارک سخن ایرادمی فرمود وخلاف ورزی از آنرا نه ازجانب امارت طالبانی بلکه عدم پایبندیی جانب امریکا میدانیست  . واقیعت این است که انحراف ماهویی طالبان ازهمان آغاز موافقتنامه که گویا « بین امارات اسلامی افغانستان که توسط ایالات متحده به‌عنوان یک دولت به رسمیت شناخته نمی‌شود و به نام طالبان شناخته می‌شود….» به چشم میخورد.حتی برخی ازبلند رتبه ترین مأموران کشورهای همسایه مانند روسیه و دیگران با تشکیل دولت بنام امارت مخالف بودند با تأسف که برخی حلقه های ماجرأ جوی که همیشه با صلح و معنویت دشمن اند بصورت کامل آنرا انحراف ایالات متحده امریکا می خوانند . مسأله دوم و مهمی که اساس و بنیاد این موافقتنامه را تشکیل میدهند همانا آغاز مذاکرات بین الافغانی بوده که در نتیجه آن حکومت اسلامی جدیدی تشکیل می گردد که با تأ سف این امر نیز با آنکه تمامی حلقه های طالبان که در مذاکرات و جریان آخرین صورت بندیی موافقتنامه حضور داشتند بخوبی واقف اند که با آنکه هیأت مذاکره کننده دولت بر تعیین حکومت جدید اسلامی توسط حکومت جناح های شامل در حکومت قبلی پا فشاری مینمودند  مگر با توجه به عدم رضایت اکثریتی از کشور های خارجی که به دلیل فساد گسترده درحکومت ازآن ناراض بودند وبنابراین نارضایتی جامعه جهانی و امریکا به طالبان نیز گوشزد گردید که این امرپذیرفتنی نیست بلکه مذاکرات بین الافغانی نامیده شود که در نتیجه توافقات آن دولت اسلامی درافغانستان تشکیل می گردد و امریکا ومتحدانش آن دولت را برسمیت خواهند شناخت . اما با فرارو ترک کشور اشرف غنی رئیس اداره کابل وقتی تحریک طالبان به عنوان تنها نیروی مسلح درافغانستان بویژه  دراطراف وحومه کابل حضورداشتند جهت جلوگیری ازغارت و چپاؤل  دارایی های عامه و در راستای  تأمین امنیت تأسیسات شخصی و دولتی  وارد شهر شدند که این عمل آنها با توجه به تجارب تلخی که از گذشته وجود داشت از سوی مردم افغانستان با الخصوص ساکنان جنگزده شهر کابل مورد استقبال قرار گرفت .

اما این آرامش قبل از طوفان دیری نه پائید و با مداخله مستقیم عمران خان صدراعظم اسبق پاکستان و جنرال حمید رئیس اطلاعات ارتش آنکشور جنگجویان شبکه حقانی ازجنوب وگروه های وابسته با شورای کویته از غرب افغانستان وارد صحنه شدند در مغائرت با معاهده دوحه بنام امارت اسلامی حکومت طالبانی تشکیل دادند طبیعی است که بیشترین پله ای از عدول متوجه امارت طالبانی میگردد اما هیچکسی نه میداند که چرا اکنون با گذشت سه سال امضای آن معاهده را گرامی میدارند .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا