گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » تمـــدن با تکــــنولـــوژی هـــوشـیار و انســــان بــــی هـــــدف !
تمـــدن با تکــــنولـــوژی هـــوشـیار و انســــان بــــی هـــــدف !

تمـــدن با تکــــنولـــوژی هـــوشـیار و انســــان بــــی هـــــدف !

وقتی از تمدن سخن میگوییم یک پدیده انسانی مشترک بدور یک محور و یک هدف منظور ماست که همه اجزا و اندام های ان چون منظومه ای بدور یک محور می چرخند یا در زیر یک پارادایم انسانی جا می گیرند.این هدف را انسانها خود بر اساس یک ایده ال مشترک نوعی تعریف مینمایند که در جامعه انسانی بمثابه رهنمای عمل در جهت تحقق ان هدف جمعی نقش بازی میکند.این هدف که میتوان انرا پروسه اگاهانه سرنوشت انسان نیز نامید بر مبنای باور به یک جوهر مشترک انسانی استوار میگردد یا قراردادیست که جامعه بر محور یک ایده ال مشترک که ریشه در جوهر انسانی دارد ایجاد می نماید.وقتی میگوییم جوهر منظور یک امر بسیط متافزیک و مثالی نیست بلکه همان ارزشهای برین انسانیست که بصورت یک قابلیت در انسانها وجود دارد اما تحقق نهایی اش نهفته در حرکت و صیرورت اگاهانه فردی و جمعیست .اگر عزم همگانی بر ان رفته باشد که بصورت اجتماعی زیست نمایند انگاه تعریف و نطفه بندی یک هدف مشترک خود را بمثابه یک امر اجتناب ناپذیر می نمایاند.همین هدف جمعی تعیین کننده حدود و صغور کنش جمعی بوده و خطوط قرمز زندگی اجتماعی را ترسیم می نماید که نامش را میتوان قانون گذاشت که قانون لاجرم شامل الزامات ایجابی و سلبی میشود.

این الزامات سلبی همان خطوط قرمز یا مرز های عبور ناپذیر اند.همه افراد جامعه بویژه دولتها و زمامداران باید درین مرز متوقف شوند تا قداست قانون را حرمت نهاده باشند.لازم به تذکر است که قانون قداست خود را از قداست انسان میگیرد.عبور ازین مرزها یا خطوط قرمز بمثابه بازگشت و یا سقوط مجدد به وادی وحشت یا قلمرو مادون انسان است.بعبارت دیگر میتوان گفت که انسان با تعیین این اهداف و ایده الها خودش را نیز تعریف میکند چون این اهداف برخاسته از جوهر سیال و کمال پذیر خود انسانند.درینجا ما به معنای سخن حکیمانه مارکوس اوریلیوس پی میبریم که میگفت *بزرگی و فضیلت انسانها را میتوان از اهدافی که برای خود بر می گزینند سنجید.*همین معنای ارجمند را مولانای ارجمند به زبان خودش اینطور میگوید،

اگر فرض را براین بگذاریم که هدف جمعی ای وجود نداشته باشد چه چیزی غیر از اشوب و سردرگمی و بربریت جای انرا خواهد گرفت.میتوانیم تمدن را نیز با همین معاییر مورد ارزیابی قرار دهیم.اهداف تمدن باید بزرگ و انسانشمول باشند.چه امر مهمتر و بزرگتر از انسان وجود دارد تا محور و هدف یک تمدن قرار گیرد.همین اهداف و مصالح عالی انسانی اند که نقش و ارزش ابزار ها و عناصر زیرمجموعه تمدن را معین میکنند.رشد یافتگی و پیچیدگی هرچه بیشتر تکنولوژی بویژه تکنولوژی نظامی نمیتواند بی نیاز از عامل انسانی نشان تمدن بحساب اید.امروز بزرگترین و غالب ترین شاخص تمدن موجود رشد تکنولوژی بویژه تکنولوژی نظامی است که چون غده سرطانی تمام عناصر و دستاورد های دیگر تمدنی را در معرض نابودی قرار داده است.پیشرفت و پیچیدگی تکنولوژی نظامی به هر میزانیکه بالاتر باشد علامت بربریت انسان است.اگر بشر امروز با خطر وحوش جنگل روبرو بود به مراتب ترس و نگرانی اش از جنگ افزار های به اصطلاح پیشرفته امروز بشر کمتر بود.متمدنهای کنونی با سلاحهای مخوف جدید خودشان سرنوشت نسل بشر و کره زمین را در گروگان چند زمامدار دیوانه و حریص قرار داده است.این سخن کوتاه لوترکینگ ایینه تمام نما و معرف تمام عیار زمامداران غرب و امریکا به سرکردگی شان میباشدکه گفته*موشکهای امریکایی هشیار و هدفیاب اند اما زمامداران امریکا هدف خود را گم کرده اند.*رشد یافتگی و دقت تکنولوژی بهر میزانی که باشد نشان تمدن و تکامل اسان نیست وقتیکه تکنولوژی و علم به مثابه ابزار سلطه و کنترول بر جوامع دیگر بکار گرفته شوند.همه این علوم و تکنولوژی حاصل ازان ابزار های تمدن اند نه خود تمدن.اکر بجای هدف قرار گیرند غیر انسانی میشوند.اگر گرگها و پلنگها مغز شان چنان رشد نماید که بتوانند قدرت ،سرعت و درندگی خود را صد چندان سازند متمدن نمیشوندودرنده تر میشوند.با همه اینها ما انها را جنایتکار نمی شماریم چون ادعای تمدن و حقوق بشر ندارند.جنایات هولناک و تکاندهنده امریکا و اسراییل در غزه کافیست بشریت را به همه ادعا ها و شعار های کنونی بدبین و نگران سازد.اینجا سخن فروید به عیان ثابت گردید که میگفت میان ادعای تمدن و توحش انسان یک پرده بسیار نازک قرار دارد که با اندک بهانه توحش انسانها چون اتشفشانی از زیر پوست کاذب تمدن دهان باز میکند و تر و خشک را در خود میسوزاند.نمایش ننگین و ضد انسانی اسراییل به پشتگرمی و تضمین امریکا هیچ تابو و خط قرمزی باقی نگذاشت که ازان عبور نکرده باشند.اینها بخشی از کارنامه متمدنانه امریکا و اسراییل بود که بصورت روزمره و ساعت بساعت در انظار بشریت قرار داده شد تکان دهنده تر ازینها هم در پشت پرده و زندانهای اسراییل در جریان اند که روی همه جنایتکاران جنگی تاریخ را سفید نمودند.امریکا و اسراییل همه اعتبار اخلاقی ،عقلانی و قانونی شان را از دست دادند.امریکا و اسراییل هردو بعنوان برجسته ترین و لاابالی ترین مجرمان جنگی در پیشگاه وجدان بشریت متهم و محکوم اند.گویی هردو به پایان کار شان رسیده اند و دیگر با بشریت روبرو نخواهند شد که اینگونه بی لجام و نومیدانه به ناموس بشریت و حرمت انسانها میتازند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا