وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
استعمار همیشه در وقت اشغال کشورهای تحت مستعمره خود به انواع مختلف در فکر تربیت جواسیس مورد نظر خود آنهم در حالت آشغال تلاش داشته.چنانچه که نیروهای اشغال از افراد که در اشغال آنها را کومک کرده سرپرستی نموده ودر راه دوام اشغال آنها را هم رکاب ساخته عده از این وطن فروشان منحیث مامورین اداری خود و توسط آنها بخش دیگری از مردم را برای پیش برد امور جلب و جذب نموده تا بر دوام خود بپردازند!استعمار و اشغال با داشتن اهداف دراز مدت و استراتیژیک خود همیشه تلاش بر آن داشته که گوشته های زندان را نیز محل جلب وجذب مخالفین اشغال نموده و با بخش های استخباراتی از درون زندان‌ها افراد را نیز انتخاب و تربیت نمایند .چنانچه که زندان بگرام یکی از زندانهای معروف آمریکای اشغالگر نیز محل ملاقات ها و نگهداری زندانیان مورد نظر cia بوده که در آنجا نیز مانند انس حقانی کسانی زندانی شده اند که بدون مجازات دوباره رهسپار جبهات مخالفین اشغالگر با فکر واندیشه و پیام خاص گردیده اند،
دور از تصور نخواهد بود که اشرف غنی بدون صلاحیت مخالف رهایی ۶ هزار زندانی طالب بود ، علت مخالفت اشرف غنی منافع ملی کشور نبود بلکه عدم سهم فعال وی در اسرار وروزهای معامله دوحه بود که در بدل ۶ هزار تربیت شدگان فکری آمریکا میخواست صفوف طالب را قوت بخشد و نظام دلخواه خودرا وارد صحنه سیاسی کشور سازد .در بازی های سیاسی، نظامی و استخباراتی ایام اشغال وجنگ ،استعمار بیشتر تلاش بر ان‌می‌دارد که از صفوف مخالفین اشغال افراد غیر مسلح مخالف را دستگیر و تحت تربیت ویاهم منحیث حربه جهت مذاکرات و تبادله اسرا نگهداری نمایند.چنانچه رهایی حدود شش هزار زندانی طالب در ایام حاکمیت اشرف غنی زمانی صورت گرفت که آمریکایی ها در عقب پرده معاملات و توافقات با رهبران طالبان داشته اند.در این تحلیل وتبصره میتوان روی فکت و واقعات واقع شده بطور مثال تماس حاصل نمود ،آنهم حضور ملا عبدالغنی برادر در زندانهای تحت نظارت isi که دسترسی کامل cia توسط جاسوس سر سپرده تربیت شده زلمی خلیلزاد برآن حاکم بود .
ملا برادر یگانه شخص که قبل زندانی شدن در پاکستان و در زمان حاکمیت دور اول طالبان به در خواست خلیلزاد حدود ۵۰ الی ۱۵۰ طالب را جهت تعلیمات روابط و پتروشیمی یا نفت‌شیمی ،(Petrochemistry،)(communication)قبول مصارف ازطرف شرکت یونیکال نفتی آمریکا Unocal به پوهنتون نبراسکا آمریکا(University of Nebraska)معرفی کرد .سوال اینجاست که چرا ملا عبدالغنی برادربر خلاف دیگر تروریستان مورد نظرآمریکا به گوانتانامو انتقال داده نمی‌شود؟واین مهره بیسواد در سیاست ودین تحت نظر خلیلزاد همکار مشاور و سهمدار شرکت نفتی یونیکال Unocal آمریکا در پاکستان یا در زندان ویاهم بنام زندانی در مهمانخانه های مجلل تحت تربیت و مراقبت قرار میگرد !نقش خلیلزاد منحیث سفیر امریکا USA در کابل انهم زمانیکه دگرمن علی احمد جلالی منحیث وزیر داخله تعیین میگردد جلالی با سابقه خبرنگاری در صدای آمریکا در بخش تحقیقات و پترولیم در آسیایی میانه و نطاق رادیو صدای آمریکا انتخاب مناسب برای همکاری با خلیلزاد بود.
حمد الله محب برادر قوماندان محب الله از شرق کشور آنهم از تنظیم مولوی خالص با داشتن ارتباطات تنظیمی با قوماندان جلال‌الدین حقانی یکی از قوماندانهای برجسته مولوی خالص در جنوب کشور ، زمانی به لندن زندگی را آغاز می‌کند که بردار حمدالله محب یعنی قوماندان محب الله وی را منحیث پسرش در پرونده خانوادگی شامل نموده واز آن طریق به لندن برای اقامت پذیرفته میشود. این چه تصادف خواهد بود ، انس حقانی پسر جلال‌الدین حقانی از بحرین دستگیر وبه زندان بگرام انتقال می یابد؟آنجا که حمد الله محب در بخش امنیتی حکومت تحت حاکمیت آمریکا خلیزاد دست بالا دارد ؟زمانیکه اشرف غنی در دانشگاه آمریکایی بیروت با خلیزاد همدوره میباشد ،چه ارتباط تصادفی در ساختار حاکمیت سیاسی افغانستان صورت میگرد که این دو مهره تربیت یافته مربی های آمریکایی همزمان در افغانستان صاحب مدیریت ورهبری سیاسی می‌گردند؟آیا میشود که نقش عبدالرحمن عطاش فعلآ رئیس شرکت انکشاف ملی طالبان، را با زمان ماموریت همین شخص در وقت ریاست جمهوری اشرف غنی منحیث معاون اداره ملی عملیاتی و حمایوی ریاست جمهوری به تحلیل گرفت ؟
عبدالرحمن عطاش کسی که همه قراداد های بزرگ دولتی را از ارگ مدیریت میکرد که یکی از آن قرار داد ها ساختمان اعمار مجدد قصر دارالامان کابل بوده.توافق امضآ ترمیم مجدد قصر دارالامان کابل را عبدالرحمن عطاش به دستوراشرف غنی با شرکت خطیب العالمی که برادر خانم رولا غنی از سهمداران بنیانگذار آن محسوب می شد اما امروز همه ملت متوجه هستند که سرپرستی پروژه قوش تیپه ،قرارداد های معادن کشور ،قرار داد های استخراج نفت وگاز بدست بازیگرانی است که توسط زندانیان گوانتانامو و‌مهره های تربیت یافته استعمار بند وبست میگردد ،این چه اسرار در بین خواهد بود که عبدالرحمن عطاش معاون اداره ملی عملیاتی و حمایوی ریاست جمهوری ارگ اشرف غنی ،امروز مسؤل قرارداد های معادن توسط طالبان بحیث رئیس شرکت انکشاف ملی طالبان قرار دارد ؟
قاچاق چی بزرگ و مشهور مواد مخد بشیر نورزی که مدتی زیادی در زندان گوانتانامو بود فعلآ در همکاری با ملا برادر نقش مهم و سهم بزرگ در تامین روابط فروش معادن و نفت کشور با چینائی ها دارد که در این بازی دوگانه عوام‌فریبانه، بیشتر قرارداد های مهم تخلیه معادن توسط شرکت های عربی بخصوص شرکت خطیب العالمی صورت میگرد! معادن افغانستان بطور خصوصی توسط دزدان طالب با شرکت های خصوصی عربی که در عقب آن دست های پرتوان استخباراتی واقتصادی جهانخواران قراردارد صورت میگرد.
استعمار و اشغالگران بعد ۷۰ سال استراتیژی وقبول زحمات استخباراتی اینک در افغانستان موفق به حاکمیت بهترین مهره های مورد نظر خود گردیدند که توجه مهره ها و توجه مربی ها هردو بر استخراج سرمايه های دست ناخورده زیر زمین و معادن کشور است .ملت افغان بعد از تخیله معادن گواه نابودی اراضی این کشور از جغرافیای سیاسی جهان خواهند بود!فعلآ ملت افغان حتی توان تفکر در تحلیل بازی های استخباراتی را ندارند ، زیرا استعمار با مهارت خاص در لباس اعتقادت ملت وارد صحنه شدند
