گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » تعویــذ حکـــومت مــــوقت وطرح مبهـم صــلــح یونس قــانـونی !
تعویــذ حکـــومت مــــوقت وطرح مبهـم صــلــح یونس قــانـونی !

تعویــذ حکـــومت مــــوقت وطرح مبهـم صــلــح یونس قــانـونی !

ازتک تکی خواننده گان ارجمند تقاضا و  تمنا دارم  که این تحلیل واره را با دقت و تا آخیر بخوانند که شاید پاسخ بسیاری از پرسشهای حل ناشده را در آن دریابند . ویلیام شکسپیریکی از بزرگترین شاعران و نویسنده گان قرن شانزدهم میلادی  انگلستان  در جائی و به مناسبتی گفته است ، اگر نمی توانی و نه میدانی که ارزوهایت چیست تا برای تحقق آن تــــلاش کنی، ‌ به ‌اندازه توان و تلاش ات آرزو کن! اخبار و حوادث مربوط به طرح به اصطلاح حکومت موقت مدتی است که نقل هر مجلس و محفل سیاسی در افغانستان گشته  و فضای آنرا اشغال کرده است . البته هر کس به نحوی و به حکم عقل وفکرش در باره آن قضاوتی و تعبیری دارد اما نقطه تعجب و ابهام آنجا و آنگاه است که عده ای از شکست خورده گان وورشکسته گان سیاسی چهار دهه فاجعه در افغانستان  که در ترمنولوژیی و زبان بازارآنرا با فاحشه های سیاسی نیز تشبیه نموده اند عزم را جزم ساخته اند وبا سرتنبه گی و یک دنده گی می خواهند آنچه را که به عنوان راه حل  نجات از بحران پیشنهاد می کنند در لابلای کلیمات دلپذیر و فریبنده به کرسی بنشانند . دور نه میرویم همین یونس خان قانونی که ازهمان آغازحادثه یازدهم سپتمبر بدینسو بویژه کنفرانس تاریخی بن که ایشان سرپرستی هیأتی ازجبهه متحد ملی را برعهده داشت مانند نگهبان نظام جدید درمقامات گوناگون مافیائی ارتزاق میگردد با گذشت نزده سال و اندی   با وحضور در یک جمعی کــه بنـــــام « موج اعتدال و همسویی » در شهر کابل در کنار صدها مغازه ، دکه ودکان سیأ سی و فرنگی در این سالهای مافیائی که آقای یونس خان قانونی یکی ازبنیانگذاران  آن محسوب می شود سرزده است پس ازیک مقدمه و مباهات بر انهدام یک تمدن و یک کشور باستانی در تفسیر و تعبیر حکومت موقت چنین بیان ارشاد فرمود :

فرض کنید ما با طالبان به نتیجه رسیدیم طالبها پذیرفتند و آماده شدند صلح را بپذیرند چگونه ؟ سوال اساسی است به همین خاطر بود که ما در شورای عالی صلح رهنمود مذاکرات را تدوین کردیم امروز هم مه میخواهم خدمت شما مختصراشاره بکنیم که بعضی ازدوستان ما بدون محاسبه بحث حکومت موقت را مطرح می سازد می خواهم بگوئیم که پیش از رسیدن به حکومت موقت ما دومرحله اساسی ، عمده بنیادی و تعیین کننده ای راداریم که باید ازاین دهلیز عبور صورت گیرد اگر این دومرحله را پشت سر نگذاریم ما صدای حکومت موقت را بلند کنیم ، عزیزان من ! مه حکومتی نیستم اما می خواهم بگوئیم که این صدا به نفع مخالفین تمام میشود ، آن چیست ما یکتعداد طالبها را بروی یک اجندای مشترک روی پای میز بکشانیم در مرحله دوم ما یک سلسله ارزشهای بنیادی داریم اگر این ارزشهای بنیادی حل نه شود و روی او تواقف صورت نگیرد ، بحث جدی صورت نگیرد رفتن و مطرح کردن حکومت موقت در واقع جاده باز کردن به طالبان است ، آن ارزشها چیست ؟ طرحی که طالبان دارد ، هوطنان عزیز ! شما در مورد انتخابات چه نظر دارید ؟ انتخابات را می پذیرید ؟ تنوع مذهبی ، قومی، سیاسی ، نسلی و جنسیتی افغانستان را چه نظر دارید ؟ پایان دور انتقال که دوستان مطرح میکنند آیا انتخابات خواهد بود یا شورای حل وعقد ؟ یا امارت به اساس فقه اسلامی که مؤبد است و موقت نیست ، کدام یک ؟ در مورد قانون اساسی وحقوق شهروندی طالب تو چه تفکر داری ؟ قابل بحث است ! درمورد مشارکت افغان و مذاهب در آئنده افغانستان چه نظر دارید ؟ راجع به تشکیلات نظامی خود تان و رفتن و استعمال جنگ به عنوان ابزر سیاسی چه نظر دارید ؟ آیا حق جوان و زن افغانستان را اعتقاد دارید ؟ به حق تعلیم باور دارید ؟ وصد ها سوال بنیادی دیگر ؟ عزیزان ! می خواهم به عنوان یک شهر وند این سرزمین برای شما مطرح بسازم که این مسائل را پیش از هرنوع میکانیزم انتقالی باید حل کنیم و اِلا اگر اینها حل ناشده باقی بماند این درواقع از بین بردن و فروپاشی نظام و نابود کردن ارزشهای ما ست .در این هجده سال ما دست آوردی هم داریم ، نقاط ضعف هم داریم ، بهترین فرصت ها را مثلی که سفیر صاحب (احمد ولی مسعود *) اشاره کردند

در کنفرانس تاریخی و سرنوشت ساز بن ما بیست سال فضأ برای نسل جوان افغانستان ایجاد کردیم . امروز یک از آن دست آوردها موجودیت نسل فرهیخته با دانش بیشتر و آنرژیی بیشتر با تحصیل بیشتر با تخصص بیشتر است که جانب طالب در برابر این نسل میلیونی امروز زانو می زند این یک دستاورد بزرگ است  . سخت موجب تعجب و حیرت است که همین یونس خان قانونی که ریاست گروه جبهه متحد در کنفرانس بن را بر عهده داشت دریکی از کنفرانس های مطبوعاتی اش در بن آلمان از توافق بر سر تشکیل یک شورای عالی موقت نموده بود .

چنانچه می شنوید ایشان درهمان کنفرانس  تاریخی بن می گویند : موقف رسمی ما این است که ما توافق کردیم نه تنها با جانب هیأت روم که با همه اطراف، شورای عالی موقت را تشکیل کنیم!!من فکر میکنم که دور دوم مذاکرات بحث روی مسائل دینی نیست ، دوردوم مذاکرات بحث روی تبادل برنامه های سیاسی نیست که کدام برنامه به حال افغانستان بهتر و کدام اش سازگارتر است واضح وروشن بحث روی تقسیم قدرت است .!!!این سخنانی است که حفیظ منصور  یکتن از اعضای سابقه دار جهاد و حزب جمیعت اسلامی افغانستان  است که از سوی عطا محمد نوررئیس اجرائیه خود خوانده و از جناح انشعابی جمیعت اسلامی بریاست عنایت الله شاداب  در هیأت  مذاکره کننده صلح  جمهوری اسلامی افغانستان با طالبان حضور دارد

این سخنان آقای حفیظ منصور درحالی بیان میگردد که وقتی موضوع تدویر دوردوم گفتگو های صلح ازسوی حکومت افغانستان درداخل افغانستان مطرح گردید محمد نعیم وردگ سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در یک گفتگوی تلفنی با شبکه خبری تلویزیونی آریانا نیوز که از کابل منتشر می گردد گفته بود که قبل ازاینکه تیم های مذاکره کننده رخصت شوند سران هردو تیم مذکور بر این توافق نمودند که مذاکرات دوباره و همین جا (دوحه قطر ) آغاز میگردد

اما نباید فراموش کرد که طالبان و حامیان منطقوی آنها  ازنخستین روزهای امضای توافقنامه  ( طالبان با ایالات متحده امریکا)  این مسأله را پذیرفت که نه میتوانند با تنهائی در افغانستان کنونی قدرت سیاسی درافغانستان را بصورت یکجانبه آن هم با شیوه تلقی استبدادی از دین مقدس  اسلام افغانستان در دست گیرند و یاهم به نیرویی دلخواه خودشان واگذار نمایند .واقیعت این است که اکثریتی ازکشورهای که ازنزدیک به بیست سال درافغانستان عملأحضور نظامی واقتصادی دارندودریک مرکز نظارتی واقع دردوحه پایتخت قطرستاد نظارتی را ترتیب داده اند وبه  تناسب منافع کشورهای شان درافغانستان مسیرگفتگوهای« بین الافغانی»راجهت میدهند شایدروی همین انگیزه نیز در متن توافقنامه ای موسوم به « معاهده  صلح طالبان با امریکا » برخی تناقضات واضیح و روشنی به چشم می خورند .

چنانچه قبلأ و بارها در نوشته ها ، سخنرانی ها ازمنبرتلویزیون ها و میز گردها ی که به مناسبت های مختلفی نوشته ایم و گفته با تأسف ودریغ که ازدیر بدینسو جغرافیای  افغانستان ازسوی شبکه های مختلف استخباراتی جهان بصورت کامل احاطه و قرنطینه شده توان هرگونه واکنشها وعصیان گری ها را با فشارهای گوناگون اقتصادی و روانی ازمردم سلحشورافغانستان ربوده است . ساده اندیشی خواهد بود اگر چنین تصورکرد که استعمار امروزی و کشورهای که برای پیشرفت و ترقی اقتصادی خویش سیستم اقتصاد بازارآزادبا قرئت مافیائی واستبداد نرم افزاری برگزیده اند برای آزادی واستقلال واقعی مردم به پاخاسته درکشورهای جهان سوم کمک خواهند کرد . البته این واقیعت روشن در چهار دهه تحولات سیاسی در افغانستان کاملأ به مشاهده میرسد که آخرین مرتبه و پس ازچهار دهه شعار های مفتکی شبه زمامداران این کشورمبنی براستقلال ملی وحق خود ارادیت نمائیش “مذاکرات بین الافغانی” است که بخاطرپایان دادن چهاردهه جنگ وخونریزی ازسوی کشورهای بزرگ منطقه و ایالات متحده امریکا براه افتاده است .

چنانچه اقای حفیظ منصور عضو شاخه انشعابی جمیعت اسلامی برهبریی جنرال عطامحمد نور در تیم مذاکره کننده دولت افغانستان که در گفتگو های صلح با طالبان در دوحه حضور دارد قبل از احضارش به شورای امنیت در سیمینار حضوری که از سوی انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان برگزارشده بود در پاسخ یک سوال و نقش رهبری کننده جامعه جهانی چنین گفته بود : جانب طالبان همان طوری که در رسانه ها نیز امده فقط عناوین اجندای خود را گفته اند تا هنوز تفسیری به آن داده نه شده است مانند شورای اسلامی معلوم نیست که چه ؟ مثلأ زعامت  یک عنوان است تاهنوز بقیه چیزها گفته نه شده اما در اطراف این شما میدانید که در این مذاکرات تنها دو تا هیأت گپ نزند اما چندین تا کشور نظارت دارد و چندین نهاد بین المللی در آنجا حضور دارند و هرکدام صاحب بالاخره یک نظری در آنجا هستند …از بخش های مختلف معلوماتی را که ما خدمت تان بسیار به اختصار بیان کردم بدست آمده نه از جانب طالبان ! راستی مخالفت حکومت افغانستان چیست و پایه های این گونه مخالفت چرا وروی کدامین مفردات  مذاکرات موسوم به گفتگو های افغانی  صلح با طالبان استوار است ؟واقیعت این است که وقتی وارد صفحه شطرنج شدی چه بخواهی وچه نخواهی تبدیل به مهره خواهی شد بویژه آنگاه که ازتوان مندی و ابزارلازم برای انجام یک بازی خوب به بهره بوده باشید .!  اکنون بد نیست سخنان دکتور امین احمدی  یکتن  ازاعضای ارشد تیم مذاکره کننده دولت جمهوری اسلامی افغانستان که در میز گرد تلویزن جهانی BBC  بی بی سی در پاسخ به سوالات جمال الدین موسوی مجریی موفق آن تلویزیون با اشتراک طارق فرهادی سابق مشاور محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان که پرسیده بود دوردوم مذاکرات در دوحه قطر روی کدام اجندا صورت خواهد گرفت گفت :

فعلأ یک توافق ابتدائی روی اجندأ حاصل شده از مذاکره ای که انشأالله در هفته ای که پیشرو داریم شروع خواهد شد روی اجنداست انشأالله !یعنی ما داریم روی مسائل اساسی که در اجندا پیشبینی شده بحث خواهیم کرد …وقتی مجری برنامه از ایشان سوال میکند که ضمن اینکه در آغاز گفتگو گفتید که بحث حکومت موقت نیست ولی شما مدتهاست که با طرف طالبان گفتگو کردید میدانید که آنها بر مواضع خود شان سرسختی میکنند و شما هم بر مواضع خود تان سرسختی میکنید ، آیا به شکل غیر رسمی در کوریدورها دردالان ها درباره یک راه حل سوم هم فکرمیکنید چیزی بین نظر شما ونظر طالبان ؟ آقای احمدی عضو ارشد تیم مذاکراتی دولت جمهوری اسلامی افغانستان گفت : طبیعی است البته فکر خوباید همیشه وجود داشته باشد ما باید به دنبال راه حل باشیم چنین چیزی طبیعی است ، اما اینکه موضوع حتی به یک گفتار مستقیم میان ما وطالبان تقسیم شده باشد تاهنوز نه وچنین چیزی وجود نداشته است .

پس ازآنکه آقای امین احمدی عضو تیم دولت جمهوری اسلامی افغانستان درباره راه حل قضیه افغانستان وعدم مطرح ساختن طرح دولت موقت ازسوی طالبان به سوالات پاسخ مختصر داد  مجریی برنامه از طارق فرهادی سابق مشاور اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان پرسید : آقای فرهادی شما ایده دولت موقت ، نظری که این طرف و آنطرف مطرح است یا بحث های که جریان دارد آنرا چقدر جدی میدانید ؟ زیرا آقای احمدی میگویند که دستکم در مذاکرات حرف وحدیث چندانی در باره آن نیست ؟ آقای فرهادی پس از ابراز تعارفات معمول چنین پاسخ داد ؛ یک جنگی که هیچ جناح برنده نداشته باشد مجبور هستیم که یک راه حل سومی برایش پیداکنیم و متأسفانه حقیقت این است که صلح دلخواه امکان ندارد به هر صورت باید که به یک راه حل میانه به میان بیاید شاید طالبان همه چیز های که میخواهد برایش نرسد و شاید جناح جمهوریت هم همه چیز های که میخواهد نرسد ، آن راه حل میانه ضرورت دارد به آکتور های که کار حکومت را پیش ببرند ، کار دولت را پیش ببرند و آن آکتور ها در کادری باید بیایند و در یک چوکاتی باید بیایندکه یک چوکات عبوری باید باشد ، اسم اش را میتوانیم عبوری بمانید ، ائتلافی بمانید ، موقت بمانید هرچند کابل راجع به این بسیار حساس است اما بیرون رفتن ازاین بحران به این شکلی که می بینیم یک جنگی تقریبأ دودهه ادامه یافته امکان ازین دیده نه میشود که طالبان بیایند و زیر امر رئیس جمهور فعلی افغانستان بکار شروع کنند ویا اینکه ….شایدهیچ بخشی ازسخنان یونس خان قانونی درخطبه معروف اش که درمیان مریدان نهاد موسوم به « موج اعتدال وهمسویی» به اندازه این توصیف مسخره آمیزش که پیوستن گلبدین حکمتیاررهبرحزب اسلامی را مثال خوبی برای پیوستن طالبان با دولت افغانستان دانیست جامعه وحتی آنانی را که سخنان یونس خان را درهمان مجلس استماع می نمودند متعجب ساخته باشد ، زیرایونس خان قانونی درهمان خطبه شقشقیه ومتضاد اش پیوستن گلبدین حکمتیاربا دولت وحدت ملی افغانستان را مثالی برای پیوستن طالبان با دولت جمهوری اسلامی افغانستان دانیست وگفت :

ما مخالفت های فکری ونظری را از قالب رقابت نظامی به قالب رقابت سیاسی تبدیل کنیم . اجازه دهید که طالبان بیایند به افغانستان ! تحریک طالبان رسمیت پیدا کند ؛ حزب داشته باشد رسانه داشته باشد ، مسجد داشته باشد ….بیایند درداخل افغانستان اعلام کنند که شنیدن صدای کفش زنان در افغانستان حرام است ………ما مودل اش را داریم ،انجنیر صاحب حکمتیار پس از پانزده سال مبارزه وجنگ سرانجام صلح را پذیرفتند ، کاری نداریم با افکارش موافقت اش با مخالفت اش !اما با روشی که آمد یک روش مثبت بود امروز انجنیر صاحب حکمتیار مسجدی ساخته هرروز در نماز جمعه یادداشت خود را می گیرند و حرف خود را بیان میکند ، بکند طالب هم چنین !هنوزاین سخنان ازحنجره مبارکه جناب یونس خان قانونی بیرون نه آمده بود واگرهم بیرون آمده و گفته شده بود که حضرت گلبدین حکمتیاررهبر حزب اسلامی افغانستان  پیوستن با اداره مافیائی یعنی دولت جمهوری اسلامی افغانستان را یکی از اشتباهات سیاسی اش در زندگی خوانده بودهمچنان شاید جناب یونس خان قانونی فراموش کرده ویا هم فرصتی برایش دست نداده بود که  مرتبه ای نیز فرمائیشات  جناب حفیظ خان منصور را که در باره پیوستن طالبان مانند یکجا شدن حکمتیار با دولت افغانستان  آرزوی غیر واقعی دولت مردان افغان خوانده بود مرور می کرد بدون شک که به  اینگونه اظهار نظر مبادرت نه میورزید ،زیرا آقای حفیظ خان منصور نمائنده خاص جناب یونس خان  قانونی و حکومت افغانستان در مذاکرات قطر که بخاطر تعطیلی کرسمس به کابل برگشته و در انستیتوت مطالعات استراتیژیک افغانستان بیان داشته بود گفته بودکه :

ازجمله شعارهای  مسخره آمیزودرعین حال فریبنده ای که از سوی جناب یونس خان قانونی که بخاطر ارضای غرائز اعتیاد برمصرف از نوک سر تا فرق پا درخدمت استعمار تشریف دارد و در یک جمع  موسوم به نهاد « موج اعتدال و همسویی » در شهر کابل مطرح ساخت مطرح سازیی پروژه مقاؤمت دوم بوده  که آنحضرت به عنوان آخرین گزینه ملی یاد نموده وبر زبان آورد ،

عزیزان من  فرض بفر مائید که ما رفتیم به صلح ، استقبال کردیم …و صلح دریک جائی سبوتاژ شد ..به هردلیلی که بود یا هم حامیان طالب نه پذیرفت  …در افغانستان سبوتاژ صورت گرفت در آن صورت پلان دو چیست ؟ وقتی صلح سبوتاژ شد ما در این صورت دو گزینه در طرح خویش داریم ، …گزینه دوم ما دفاع مشترک ملی است ، نیروهای جهاد ومقاؤمت ملی ، نسل جوان ، نیروهای ضد طالبانی آنانیکه با فکر طالبانی مخالف اند چه نسل ماورأ دوهزار ویک و چه نسل ما قبل سال دوهزارویک لشکر بیست میلیونی در دل این سرزمین وجود دارد که میتوانند خلای را که در نبود قوای خارجی بوجود می آید پُر کنند !!!ما اماده بسیج ملی و دفاع مشترک هستیم ….. وقتی این گونه شعارهای مفتکی از جنس مافیایی را از زبان لافزن معروف تاریخ شیخ یونس خان قانونی شنیدیم خاطره ای ازدوران حیات شهید احمد شاه مسعود قهرمان افغانستان یاد مان آمد میگویند وقتی یونس قانونی در سمت ریاست سیاسی وزارت دفاع در جنگ های داخلی و استخباراتی زخم برداشته بود و برای زنده یاد احمد شاه مسعود  خبر مجروح شدن همین یونس خان قانونی رسیده بود ایشان در اولین واکنش اش پرسیده بود که کجایش زخم برداشته است ؟ گفته بودند که جناب قانونی از ناحیه پایش مجروح گشته است زنده یاد احمدشاه مسعود گفته بود خوب است که دهن و زبان اش نیست زیرا ایشان بدون زبان که برای فریب دادن و شعار دادن شاید خوب باشد هیچ چیزدیگری  ندارد !!

اما خدمت جناب قانونی باید خاطر نشان ساخت وقتی شما ازمقاؤمت دوم و بسیج ملی سخن به میان می آوری چرا نه می فرمائید کدام مقاؤمت وبا کدامین زعامت ؟شما وقتی ازلشکربیست میلیونی  بسیج مردمی سخن می گوئید که یاد سخنان دونالد ترومپ آن دیوانه زنجیریی که برمسند ریاست جمهوریی امریکا نشسته بود در بیان فضائل معاهده موسوم به صلح با طالبان ازرسیدن به منافع شان ازراه زوربه مرگ وکشتارده میلیون انسان ساکن درجغرافیایی افغانستان اشاره نموده بود یعنی اینکه ایشان میتوانیستند به اهداف خود درافغانستان نائل آیند مگر مرگ احتمالی  ده میلیون انسان  بی گناه درافغانستان سبب شد تا قضیه را ازطریق گفتگو حل وفصل سازند . آقای قانونی ! جناب شما نیزهمان جملات دونالد ترومپ را به نحو دیگری وبه شکل شعار گونه تکرار فرموده اید اما نه گفتید که برای بسیج لشکر بیست میلیونی که  لشکری از جانداران و انسان ها میباشد و طبیعی است مانند شما وهرانسان دیگری به غذا ،لباس، دارو وسرپناه نیاز دارند بدون آنکه عوامل جنگ ،انگیزه ها ونیروهای محرک انگیزه ها را برشمارید از مقاؤمت سخن می فرمائید.

جهت معلومات جناب یونس خان قانونی باید به عرض رساند آنچه که امروزبرسرتعیین سرنوشت ملت ومردم ما مطرح است ایجاد یک یک انگیزه انسانی ازدرون وجدان ملی مردم است که باید بصورت یک بعثت تازه مطرح گردد.زیرا می بینیم که مردم بینوای افغانستان در یک تنگنائی شدید فکری با فشارهای اقتصادی قرارگرفته است وازهردوجانب قدرت سرنوشت تاریخی وتمدنی این سرزمین رادرپنجه های خونین خویش به گروگان گرفته است خلاصه اینکه مردم ماودیگرملتهای اسیرشرقی عمدتأ اسلامی  که درزیریوغ استعمار نو به سرمیبرند باید گذشته تاریخی وهویتی خویش را با نقد دلسوزانه وبا عزم سفروحرکت گام به گام به گذشته تمدنی خویش بپیمایند . البته وقتی گفتیم نقد دلسوزانه و نه انتقام جویانه همه نیروهای که در چند قرن فاجعه حضور دارند باید بدون هراس از انتقام معاندان در فضای صمیمیت وصداقت  برتمامی  آنچه که در گذشته انجام داده اند اعتراف نمایند و اعتراف نمایند که چگونه ملت ما قربانی هوسهای هوس بازان بیگانه گردید و درنشه قدرت و ثروت بهترین ارزشها ی تاریخ وتمدن ما را در بازار مکاره سیأسی به معامله مانده بودند . آقای قانونی نباید هراسید که سرنوشت صندق معارف که بنام کچکول معارف حین مدیریت جناب شما بر وزارت معارف تأسیس شده بود چه شد ؟ ویاهم حکایت  زندان های خصوصی که در تصدیی وزارت داخله افغانستان  آن جناب توسط سازمان های استخبارتی بزرگ دنیا به منظور به اسارت در آوردن عیاران این سرزمین بوجود آمده بودند به کجا انجامید ؟

* برداشتی از نواندیشی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا