گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » توصیه یک شیخ الاسلام برای تقلید پولی مقامات ایرانی ازطالبان!
توصیه یک شیخ الاسلام برای تقلید پولی مقامات ایرانی ازطالبان!

توصیه یک شیخ الاسلام برای تقلید پولی مقامات ایرانی ازطالبان!

نه میدانیم چرا وقتی سخنان شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید  امام مسجد مکی زاهدان دامت برکاته را می شنویم و استماع می کنیم نسبت به آن حساسیت پیداکرده ایم . لابد میدانید که داشتن چنین حساسیت  فوق العاده ازدوحالت خالی نیست یااینکه مشارُالیه یعنی جناب شیخ الاسلام به دلائیل مختلف مصاب به بیماریی یا فرموشی شده است و یا هم کانال های جمع آوریی اطلاعات عمومی نسبت به اوضاع  منطقه وجهان را که منبع ومأخذ فتوی های مد ظله میگردند گازهای سمی و جراثیم یاد فراموشی گرفته اند . هرچند میدانیم که وقتی طالبان برافغانستان سلطه یافتند آنحضرت آنان را فرشته های نجات یافته و در یکی از خطبه های تان در باره طالبان اینگونه اظهار نطر فرموده بودید .

مردم شریف افغانستان چندین دهه است که گرفتار جنگ و ناامنی و مشکلات هستند و این کشور اسلامی امروز به صلح و امنیت و آبادانی نیاز دارد.مولوی عبدالحمید تاکید کرده است: از بزرگترین مشکلاتی که جهان معاصر با آن مواجه است نادیده‌گرفتن واقعیت‌هاست. «طالبان» مانند دیگران جزو واقعیت‌های افغانستان هستند که قربانی و مبارزۀ جهادی این جنبش سبب شد اشغالگران غربی که از راه‌های دور به این کشورآمده بودند، افغانستان را ترک کنند..….البته هرچند حضرت شیخ الاسلام در این پیام تذکر فرموده اند که وی طالبان را بیش و پیش ازهرنیروی دیگری می شناسند ایشان فرمودند «طالبان دارای ریشۀ مردمی هستند» پیشروی‌های گستردۀ آنها در افغانستان را «نتیجۀ حمایت‌های مردمی» دانسته و معتقد است: پیشروی‌های گسترده و سریع طالبان که بخش‌های زیادی از افغانستان را به تصرف خودشان درآورده‌اند بیانگر این است که این حرکت ریشۀ مردمی دارد و از نصرت خدا و حمایت‌های مردمی برخورداراست. چنانچه درخبرها آمده است همین  حضرت شیخ الاسلام عبدالحمید امام جمعه محترم اهل سنت که از خطبات و حمایت هایش درفوق تذکر بعمل آمد  بتاریخ ۲۵ ماه حوت ۱۴۰۲ در یک خطبه آخوندی اش که معمولأ ازعلوم جدید چندان اطلاعاتی نه میداشته باشند درمحضر صد ها تن ازنماز خوانان اهل سنت مردم شریف زاهدان باردیگر اقدامات طالبان افغانستان در اکثرحوزه های زندگی بویژه در ساحه مبارزه با فساد وحفظ نرخ اسعارو سیستم بانکداری را با تمجید یاد نموده و ازمسؤلان بانک مرکزی ایران خواسته است تا با طالبان رابطه برقرارکنند وعلت پایداریی نرخ افغانی درمقابل اسعارخارجی جویا شوند

ایشان ضمن اینکه بار دیگر از موفقیت های طالبان یاداور مینمود طی خطبه روز جمعه مورخ ۲۵ ماه حوت ۱۴۰۲  چنین گفتند :فساد از ریشه اش کنده شده ریشه اش سوخته شده در افغانستان امروزی !وفساد نیست ، سؤاستفاده مالی نیست تا این ساعت نیست آئنده بدست الله است ….ودوم نا امنی در افغانستان ! دو تا مقوله که خیلی آزار دهنده بودند ….وپول افغانستان دارد ارزش اش بالا میرود که این یک نعمت است . واقیعت ها را باید گفت البته ضعف ها را نیز باید گفت که این خیلی با ارزش است که پول یک کشوری که ثروتی نداشته ، سرمایه ای ندارد و منابعی ندارد و پولش ارزش پیدا بکند یک افغانی مساوی به هشتصد هزارتومان !!! شیخ الاسلام عبدالحمید به صدای یکی از حاضران که گفت هشتصد تومان گوش فراداد و با عذر خواهی از حضار چنین ادامه داد : بلی با معذرت هشتصد تومان درست است . …روزی بود که تومان خیلی ارزش اش بالاتر از افغانی بود . مدیران ما چه کارمیکند ؟ مدیران کشور ما از یک کشور فقیر حد اقل مسؤلان بانک مرکزی ایران با بانک مرکزی افغانستان تماس بگیرند که شما چه کار کردید چه اشکالی دارد که ما بالا خیره از کشور که همجوار ماست از آنها سوالی بکنیم که ما را رهنمائی کنید .جناب شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید  که در فرمائیشات و اظهارات خود بر نداشتن سرمایه و ثروت و منابعی کشور ما افغانستان تأکید میکند چگونه شد که با حضورمعجزه آسای  طالبان برمسند قدرت ارزش پول افغانی دربرابراسعارخارجی را بلند نگه دارد ؟ بدون شک این کمک های مستمر همان کشور ها بویژه امریکا به گفته شیخ الاسلام وسائرحواریون و اذناب طالبانی  کشور های کفری اند که بصورت مستمر مبلغ بیش از چهل میلیون دالربصورت نقدی  به افغانستان سرازیر میگردد . البته از باب اطلاع باید خدمت شیخ بزرگوار رساند ، مبارزه با فساد نیز حکایت وپهلوهای  دیگری دارد این را ازآن بابت عرض کردیم که طالبان نتوانیسته اند در باره استقلال اقتصادی باندیشند و علت آن فقدان  فهم آنها  بر مسائل علمی  درحوزه اقتصاد میباشد  زیرا هنوز هم در اکثر حوزه های زندگی ، مردم افغانستان فاقد استقلال بوده اند . طبیعی است که ریشه کن ساختن فساد در جامعه ای بدون قانون کاملأ ناممکن بوده ونه میتوان افغانستان دوره حاکمیت طالبان راکه راهیان صادق و امین نظام قدیمی اند بدون فساد تلقی نمود .

چنانچه جناب شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید امام جمعه محترم اهل سنت زاهدان در بخشی از سخنان اش اظهار فرمودند ” حکومت فعلی شان “طالبان ” یکسری موفقیت های را داشته در جهت مبارزه با فساد، فساد درهرملکی که باشد ملک را تباه میکند مبارزه با فساد یک واقیعت هست واقیعت ها را باید گفت : فساد از ریشه اش کنده شده ریشه اش سوخته شده در افغانستان امروزی !وفساد نیست ، سؤاستفاده مالی نیست تا این ساعت نیست آئنده بدست الله است ….ودوم نا امنی در افغانستان ! هر چند در باب مقوله فساد تذکرات مختصری نمودیم و دیگر نیاز نه می بینیم که در باره فساد. [ ف َ ] (ع مص ) تباه شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (منتهی الارب ). ضد صلاح . (از اقرب الموارد). || به ستم گرفتن مال کسی را. || (اِمص ) تباهی . (منتهی الارب ). || خشکسال فاسد تباه . ج ، فُسدی ̍. (منتهی الارب ). || گزند و زیان . || ظلم وستم . (ناظم الاطباء). || شرارت و بدکاری عرائیضی داشته باشیم و میدانیم که جناب شیخ الاسلام نیز بر این امر واقف است که فساد از مصدر  سد است  هر عملی که در راه پیشرفت و تکامل حقیقی یک  جامعه سد (مانع ) واقع میشود آنرا فساد مینامند لهذا  قلمرو کلمه “فساد ” بسیار گسترده و دربسیاری ازمفاهیم وحوادث تاریخی درجامعه مصداق می یابد.                                 

    اما امنیت که یک گزاره اصلی و پایبندی بر قانون از لوازم ضروری آن به شمار می آید و بر تمامی شئون جامعه تأثیر مستقیمی دارد یک امنیت قبرستانی است که بدون شک طالبان و کسانی که با تفکر طالبانی مجهز اند  از آن به عنوان یک هدیه بزرگ الهی درافغانستان طالبانی یاد میکنند .طبیعی است که هرگاه در یک جامعه امنیت عمومی استقراریافته باشد همه شهروندان با دل آرام به زندگی روزمره شان ادامه میدهند و از فیوضات امنیت خدا داد بهره می برند . سوال اینجاست که چگونه شد با حاکمیت طالبان در افغانستان دیگر هرکسی و هرگاهی به هر کجای از سرزمین افغانستان که خواسته باشد سیر و سفر نماید . و راستی این امنیت را چه کسانی مختل نموده بود ؟ هرچند طالبان و اذناب شان این پرسش را بصورت مجمل با اکتفأ بر اینکه امنیت فزیکی شهروندان از برکت حاکمیت طالبان تأمین شده است پاسخ میدهند اما واقیعت آن است که در مباحث جامعه شناسی آنرا امنیت قبرستانی می نامند . زیرا مرده گان اند  که دیگر نیاز به آذوقه ، آموزش و سائر خدمات اجتماعی  ندارند لهذا آنرا به  امنیت قبرستانی تعبیر می کنند . براستی هم اگر امنیت شهروندان تأمین است و دیگر کسی جرئت اخلال امنیت شهروندان اعم از مرد وزن را ندارند چرا و به کدامین دلیل و برهان با گذشت دوسال وچند ماهی که از حاکمیت طالبان برافغانستان سپری می شود دروازه های مکاتب و پوهنتون ها بروی نیمی ازنفوس کشور یعنی زنان و دختران بسته نگه داشته شده است ؟ این ها تناقضاتی است که دامنگیر جامعه و مردم افغانستان اند .  ازیکسو چنان واز یک سو چنین !

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا