گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ورشکستگی حکومت دینی !
ورشکستگی حکومت دینی !

ورشکستگی حکومت دینی !

بارها در باب این مطلب آورده بودریم که دین و حکومت یا قدرت سیاسی به لحاظ غایت شان با یکدیگر تباین آشکار دارند و حتی در میدان عمل در تقابل یکدیگر قرار میگیرند و اهداف نهایی ایندو قابل جمع نیستند.اگر به یکی متعهد باشم و آنرا غایت کار خود قرار دهیم از دیگری باید دست بشوییم زیرا هر کدام این غایات دیگری را بمثابه ابزار خویش میخواهد که نمیتوان با یک دل دو دلبر داشتن.یا ازین باید یا ازان دل برداشتن.دین هدایت میخواهد و فضایل اخلاقی که اگر به این مرام نایل گردد کمال خدمت را انجام داده است.دین به باطن و وجدان اخلاقی انسانها کار دارد اما حکومت به جسم و زندگی عملی انها،دین در شیوه کار خودش بیداری وجدان اخلاقی و ایجاد انگیزه درونی و معرفت اخلاقی در تشخیص و تمییز خیر و شر را در زندگی میخواهد.دیانت و اخلاق دستگاههای عریض و طویل استخباراتی ،تعقیب و شکنجه،سانسور و زندان سربه نیست کردن را ضرورت ندارد.اگر دین در شیوه خود متوسل به این روشهای غیر انسانی و غیر اخلاقی گردد در رسیدن به هدف نهاییش ناکام و ورشکسته خواهد بود.با وجود صراحت درین امر چرا عده ای اینقدر عاشق ،ذوق زده و سینه چاکان حکومت دینی اند.به جای برگزیدن روشهای معرفت جویانه،عاقلانه و رویکرد های اخلاقی بیتاب و بیقرارند تا قدرت سیاسی و پولیسی را هرچه زود به چنگ ارند و دود از دماغ مردم درآرند،شیوه سلطانی در پیش گیرند و بر سر هر کوچه محتسبی بگمارند اما خود در خلوت بزمهای هزار و یکشب برپا نموده و قصر های بلورین بر پا دارند.دلیل این اشتیاق اینست که در حقیقت سامان دادن معیشت مردم،برقراری عدالت اجتماعی،ایجاد زمینه های کار و رشد استعداد های آحاد مردم،ایجاد برادری و وحدت ملی،کسب رضاییت مردم از دشوار ترین کارها و بزرگترین چالش ها در پیش روی حکومتها است اعم از حکومتهای دینی و غیر دینی .اکثریت بزرگ نظامهای سیاسی جهان در برابر این چالشها ناکام اند و سپر افگنده اند و همه غرق در فساد و بیعدالتی ها اند.بی دلیل نیست که حکومتهای دینی از عهده داری این مسؤلیتها پاک دست شسته اند و فقط مدعی ارشاد دینی مردم و بردن شان به بهشت اند       

                به زور تازیانه ،شبکه های کنترول و شیوه های پولیسی و ارعاب جمعی.سپردن وعده های بلند بالا ،رستگاری در سرای اخرت،ترسیم کروکی های پیدا کردن بهشت و راه ها و نقشه های راهنما به باغهای رنگین ان،حتی نشاندادن راه های میانبر و قاچاقی کم مصرف و بیزحمت به جنت و سپردن قباله های بهشت آسانترین کارست که نه عقلانیت میخواهد و نه تخصص و کاردانی .تمام شرایطی که باید واجد ان باشید یک قبضه ریش است و استعداد بلند در عوامفریبی.این وعده ها نه مسؤلیت دارد و نه حسابدهی از سوی مدعیان آن،نه بیمه دارد نه گرانتی ،فریفتگان ساده دل و سلیم القلب بدنبال نخود سیاه روان میشوند.اینهمه تآکید و تمرکز بر حکومتهای متمرکز،یک حزبی و یک قومی،تسلیح و تقویت قدرت نظامی،شبکه های بزرگ پولیسی و استخباراتی برای پیگرد مردم تا دم دروازه خانه هایشان،بازداشت،استنطاق و شکنجه های مخوف خودسرانه،بیرون از نظارت قانون،تشکیل پرونده . حق داشتن وکیل مدافع و کشار و سربه نیست کردن مردم بصورت خود سرانه و بدون پذیرش مسؤلیت و حسابدهی همه دلایلی اند قطعی در ورشکست حکومت های دینی.درین شیوه حکومت داری همه ارزشهای دینی و اخلاقی و انسانی نادیده گرفته میشوند.دلیل توسل به این شیوه های دیکتاتوری و سرکوبگر مانند همه حکومتهای غیر دینی چیست جز منافع نا مشروع سلطه جویانه و فاشیستی .اگر ما این سرمایه معنوی و اخلاقی را از دین گرفتیم دیگر چه چیزی برای دین باقی میماند،دین تمام صلاحیت خود را از هدایت معنوی و اخلاقی انسانها میگیرد ،اگر این را نداشت دین همه صلاحیت خود را از دست میدهد.اگر باز هواخواهان شتابزده و بیقرار حکومت دینی بگویند که دین غیر از سرمایه معنوی به اصلاح و رهنمون عملی بشر نیز میپردازد،ما منکر این ادعا از سوی انها نیستیم اما بشرطیکه همه غایت اخلاقی و معنوی دین را سرمایه حکومت نکنند.باید کاردانی و مهارت بیشتر از دیگران در عرصه ساماندهی دنیا و معیشت مردم داشته باشند.بزرگتر ازین و اجتناب ناپذیر تر از همه اینکه بدون اراده و رضاییت مردم حق اینکار را ندارند.ما هرقدر شایسته و برحق باشیم باز حق اراده و خواست مردم برتر از همه است.بالاتر ازان حق الهیست حتی انهم حق بندگان را نمیتواند سلب نماید.هر حکومتی باید مشروعیت خود را اولتر از همه از مردم بگیرد،بنام حق خدایی نادیده گرفتن حق مردم فقط شارلتانبازی دینی چیز دیگری نیست.موجودات بدوی ،خام و قبیلوی نمیتوانند با ادعای دین و شریعت یکشبه اهلی و مستحق حکومت بر مردم شوند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا